بچها من موقع سزارین وقتی بیهوشم کردن یه لظه دیدم از بالا دارم جسم خودمو نگاه میکنم .بعدش دیدم یه دایره نورانی گوشه سقف باز شد که حالت چرخشی و مکنده داشت .پدرمم که فوت کرده بود دیدم جلوش ایستاده و با لبخند به من نگاه میکرد .من حس خوبی به پدرم و اون دایره نداشتم و یه غم فوقالعاده شدید وجودمو گرفته بود .اومدم از در اتاق برم بیرون دیدم نمیتونم یکدفعه پرت شدم توی بدنم که خیلی حس بدی داشت .بعدش برای دکترم که دوست خانوادگی و صمیمی ما بود براش تعریف کردم ،گفتش راستش بخای موقع عمل حدود یکی دو دقیقه یک دفعه قلبت بیخودی وایستاد و ما تا اومدیم کاری بکنیم قلبت خودش باز بکار افتاد .بعدا خیلی رفتم و در این مورد مطالعه کردم .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.