سلام دوستان
این اولین تاپیک من بعد از دو سال عضویت در اینجا هست
راستش چون به این سایت به دید تفنن نگاه نمیکنم زیاد هم نظر نمیدم مگر اینکه حرف جدیدی برای گفتن داشته باشم از تعداد پستهام معلومه البته کلا خیلی زیاد هم وقت ندارم وارد سایت بشم
کلا سن و سال من هم به این سایت نمیخوره ولی از اونجا که اکثریت فعالین این سایت جوانان و نوجوانان شده اند خواستم از نظراتشان در زمینه برخورد با دختر نوجوانم استفاده کنم
حالا صورت مسیله:
من جزو اون دسته از آدمها هستم که حس مادری توی من از تمام حسهام قوی تره اصلا مجردی همش میگفتم انگیزم از ازدواج اوردن بچه هست
حالا به دلایلی من دخترم رو در سن ۳۳ سالگی آوردم و من این دختر رو روی سلولهای قلبم بزرگ کردم لحظه لحظه باهاش زندگی و عشق کردم
تمام مدت در مورد شیوه رفتار باهاش مطلب میخونم و .. (دلیل آشنایی من با این. سایت هم همین سرچ ها بود)
در ضمن با فضل خدا تحصیلات بالایی دارم و از نظر نظر مالی نسبتا خوب هستیم خانه کلا از جو ملایم و مهربانی برخوردار هست
کلا دخترم بسیار خوش برخورد و ملایم بود منم تو دلم فکر میکردم اثرات رفتار ریلکس من باهاش هست
حالا از وقتی نوجوان شده خیلی سرکشی میکنه مخصوصا با من همش داره لج میکنه داره به من توهین میکنه دایم میگه من از مادرم بدم میاد و ...
واقعا مستأصل شدم میدونم خیلی از این رفتارها اقتضای سنش هست ولی این حجم از توهین برام قابل تعریف نیست
حالا از شما عزیزان میخوام منو راهنمایی کنید بهم بگید از نظر شما من باهاش چه برخوردی کنم تا حدی تعدیل بشه رفتاراش
صحبتهای کتابی خیلی خوندم تقریبا. خودم یه پا مشاور شدم
لطفا تجارب خودتون رو بگید
خیلی سپاسگزارم 🙏🙏🙏🙏🙏