من دو سه سال پيش براي اولين بار باردار شدم، همش تو سرم صداي جيغ هاي خودم رو از خيلي دور ميشنيدم و كلا دل اشوب بودم، دو سه هفته بعد بچه ام سقط شد و من از ناراحتي داشتم ديوونه ميشدم، اون صداهارو هم ديگه هيچوقت نشنيدم
هميشه فكر ميكنم انگار يه چيزي درونم ميدونست كه اون بچه رو از دست ميدم