سلام من ۳۲هفتمه تقریبا سه تا چهار هفته بعد عروسی دختر عمه شوهرمه که خیلیم صمیمین همه چیم برا عروسی خریدم و آمادم فقط راه پنج شیش ساعته خیلی میترسم و دو دلم میترسم دردم بگیره
دعا کنین تو این روزای پربرکت که روزای سخت بیماری کوچولوم دیگه برنگرده التماس دعا
ایشالاکه مشکلی پیش نمیادالبته من دکترم حساس بودماه اخرسقردوساعته مسیرم نمیزاشت ولی ماه پنج وشش رفتم مسافرت خیلی حال داد.معمولاماه اخرکم میرن مسافرت ولی جایی میری بیمارستان داره؟مراقب خودتم باش
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ریسکه خطر داره بچه هرچی بمونه بهتره وزن میگیره یه ماه شایدم بیشتر تو بیمارستان بود به خاطر زردی بچه های که زود بدنیا میان زردی میگیرن احتمال اینکه تو دستگاه هم برن خیلی زیاده من شانس آوردم دختر بود دختر زود تر از پسر کامل میشه