با سخت ترین شرایط باهاش زندگی کردم .ورشکستگی وبی پولی و خیانتش ساختم .تحمل کردم ولی چیشد !امروز براش smsاومد کنارش نشسته بودم چنان هول شد نزدیک بود سنکپ کنه بعد بهش میگم کیه پاک میکنه الکی بهونه میاره میگه همکارم بود من میدونم یه کاسه ای زیر نیم کاسه بازم بهونه هاشو قبول کردم امشب الکی یه چیز کوچیک بهونه کرد دوباره دست روم بلند کرد هرفحشی که لایق خانوادشه به منو خانوادم گفت به من میگه برو قرصاتو بخور تو هم مثه مادرت روانی هستی !دلم شکست کاراش باعث شد قرص اعصاب بخورم همونو پتک کرده میزنه تو سرم😢😢😔