آره مجرده و تا جایی که تو عکس های تلگرامش دیدم سنش کم نیست
ببین اون رابطه ای که میگم اینجوری بود که چند روز اینا خیلی کارشون به هم گره خورده بود و اون زنیکه بعد تایم کاری مثلا ساعت هشت و نه شب زنگ میزد به شوهر من شروع میکرد به درد و دل از کار و...
یه بار کار شوهرم با واحدی که این زنیکه توش کار میکنه درگیر شد و بعد این زنیکه بدون اطلاع مدیر واحدا برای شوهر من فاکتورایی که نشون میداد واحدشون مقصره رو فرستاد و شوهرم از همونا استفاده کرد برای ضایع کردن طرف مقابلش
خلاصه چند وقتی من زندگی نداشتم از دست این هرزه مرتب بعد از کار زنگ میزد به شوهرم و حرف چرت و پرت
یه بار دیگه دعوامون شد سر همین و شوهرم ازون به بعد برمیداشت لاگ تماس های این حروم زاده رو از گوشیش پاک میکرد
یعنی شب میرسید ده دقیقه مینشست تو پارکینگ که لاگ تماسای اینو پاک کنه
تو سالن سینما این قضیه رو دیدم و مچشو گرفتم
ما عید رفته بودیم حرم و کلی خوش و خرم برگشتیم شوهرم گفت من به همکارای اس بدم تبریک بگم و همون اول به این زنیکه اس داده بود و سر همین هم دعوامون شد در حدی که من شوهرمو زدم و از اتاق پرتش کردم بیرون
فرداش آشتی کردیم و باز شب اومد هتل خواب بود گوشیشو چک کردم دیدم چتاشون چه قد راحتن باز دعوامون شد بعد ازون دعوا پاشو کرد تو یه کفش که طلاقت میدم و اینا
یه روز بعدش هم پشیمون شد و عذرخواهی کرد
فکر میکردم آدم شده و بهش داشتم اعتماد میکردم ولی خب میدونستم دیگه خاطراتش با اون زنه تعریف نمیکنه وگرنه هنوزم در تماسن
تا دیروز که رفته بود ساختمون اون ها و تا خود ساعت شش عصر حتی یه اس ام اس به من نداد !
امروز هم که اینجوری
نمیدونم خیلی داغونم