2777
2789
عنوان

بیاین از خاطرات موقع زایمان بگیم یکم بخندیم

| مشاهده متن کامل بحث + 4482 بازدید | 46 پست
اما به شیرینی بعدش که بچرو میدن بغل مادرش همه چی از یاد ادم میره

ان شالله ک تجربه کنیم 

الهی ب حق فاطمه زهرا همه آرزوهاتون براورده بشه🙏🙏🙏 همه غصه هاتون به شادی 🙏🙏🙏🙏همه دردهاتون درمان🙏🙏🙏 همه قهرهام ب اشتی تبدیل بشه🙏🙏🙏 الهی امین الهی امین الهی امین❤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اسم پسرم امیر موقع زایمان که رفتم تو اتاق عمل که دخترم رو به دنیا بیارم بهد که خواستن شکمم رو فشار بدن تو حالت بیهوشی به مرد گفتم جون امیر فشار نده دردم میاد😖😖😖😖😒😒😒😒😒😒

گفتمش دوستت دارم گفت محبت دارید ای به گورِ پدر آنکه ادب یادش داد:)  
ب حرف مامانت گوش کن.......😘

خو چیکار کنم استراحت مطلقم حوصله هیچیو ندارم شوهرمم ک نیست یا باهاش دارم چت میکنم یا حرف میزنم یا توگوگلم 

الهی ب حق فاطمه زهرا همه آرزوهاتون براورده بشه🙏🙏🙏 همه غصه هاتون به شادی 🙏🙏🙏🙏همه دردهاتون درمان🙏🙏🙏 همه قهرهام ب اشتی تبدیل بشه🙏🙏🙏 الهی امین الهی امین الهی امین❤

من خاطره خنده دار ندارم 

ولی سر بچه اولم حساسیت به جفت گرفته بودم همه بدنم جوش شده بود از بس خارونده بودم عین جذامیا خون زده بود بیرون شبانه بچه رو دراوردن برگشتم خونه دیدیم لوله آب ترکیده همه جا آبه 😕 حالا من سزارین کردم خودم جوش جوشی اندازه شرکم شده بودم از ورم کارگرم میره میاد برای تعمیر خونه 

خونمونم یکخوابه! تو اتاق خواب ترکیده بود 😂😂😂 من رو‌مبل تو حال لم داده بودم

الان میگم چرا نرفتم هتل خب اون دو روزو 🤪

پرستاره بهم گفت اینقد جیغ نزن اونایی که تازه اومدن میترسن،تو سالن درد حدود 10نفری بودیم.....منم با صدای بلند گفتم از همه معذرت میخام ولی نمیتونم ودوباره شروع کردم به جیغ زدن

وقتی خدا را دارم...بی نیاز از هرکسی هستم..💕

من که موقع زایمانم 



یعنی قرار بود اینجوری بشه که..



منظورم اینه که ....


چرا خاطره ی خاصی ندارم 😢

شاید دلیلش این باشه که زایمان نکردم🤔

دلیل عمیق ترش میتونه این باشه که ازدواج هم نکردم🤔

شاید بپرسید پس اینجا چیکار میکنی

چرا چرت وَ پرت میگویی


باید بگم چون خستم 

فکرم مشغوله

و از همه مهم تر اینکه دیدم پست هاتون غمناکه خواستم جوتون تغیرات یابد✌🏻✋😎



درحادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبه رو می شویم!      "اول حسین (ع)حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شودتا آخر می‌‌ایستدخودش و فرزندانش شهید می‌شوندهزینه انتخابش را می‌‌دهدو به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهداز آب می‌گذرد، از آبرو نه‌"            دوم : یزیدهمه را تسلیم می‌خواهد مخالف را تحمل نمی‌‌کندسرِ حرفش می‌‌ایستد نوه‌ پیغمبر را سر میبرد بی‌آبرویی را به جان میخرد تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد"                    سوم: عمرسعد به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است هم خدا را می‌خواهد هم خرماهم دنیا را می‌خواهد هم آخرت هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید راهم اماراتِ ری را می‌خواهد، هم احترامِ مردم رانه‌ حاضر است از قدرت بگذرد، نه‌ از خوشنامیهم آب می‌خواهد هم آبرودستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ استکه به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد، نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم، نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هستمن بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم

من بعد از زايمان كه خواستن ببرنم تو اتاق رو تخت دراز كشيده بودم و و حشتناك درد داشتم دو خدمتكار اومدن كه ببرنم سوار اسانسورم كنن گرم حرف زدن با همديگه شدن غيبت ميكردن و به نشونه تاكيد دستاشونو مرتبا به شكم من ميزدن مثلا ميگفتن من كه بهت گففففففتم منم نالههههه يهو متوجه م شدن گفتن اى باباااااا حالا چييييشده سال ديگه هم همينجايي اينكه ادا نداره 😩بعد منو ول كردن رفتن سراغ همسرم يالا همين الان شيرينى بده تا بريم مثل در حاشيه شده بود اونجا😅

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز