خیلی دلم گرفته با بغض دارم مینویسم
خدایا مگه میشه به یکی شیر خودتو از وجودت بدی
براش جونت در بره .یه خراش بیفته بدنش دو روز گریه کنی ولی وقتی مریضه یا جاییش درده بغل تو رو نخاد کنارت نخابه
خاله هاشو و داییاشو بهت ترجیح بده و بزنت که بره پیش اونا
دلم گرفته خیلی زیاد
۱۱ماهشه ولی حس میکنم دوسم نداره و دیگه بهم مهری نداره
حتی زن عریبه رو بهم ترجیح میده
اخی عزیزم😔😔
بچه اس ،حالیش نیس ، چ جالب،والا من از خدامه منو ول کنه ی ساعت بره پیش خالش
این حرفا چیه ن ازین فکر نکن بچست 11 ماهشههههههههههههههههه 😄
پسره منم همینه منو پس میزنه همش ولی عوض میشه مودیه
پسرمنم ۱۱ماهگی همین بود الان ک۱۵ماهشه پیش هیچکس نمیمونه تحمل دوریمو نداره حتی اندازه ی دستشویی رفتن
غصه نخور درست پیشه
پیش خودش ب هیچ وجه این حرفو نگو حتی ب کسی دیگه بچه تلقین میشه بهش اصلا بروی خودت نیار مبادااااا تکرار کنی و بشنوه
خب بیشتر بهش محبت کن بغلش کن بوسش کن باهاش بازی کن یک مدت جایی زیاد نبرش بزار به وجودت عادت کنه عزیزدلممم الان خیلی کوچولوه پسر منم 11ماهشه ولی کاری کردم به خودم وابسطه اس مثلا هرروز هم میبرم خونه پدرشوهرم عموشو خیلی دوس داره ولی وقتی میبینه من بلند شدم میخوام برم خونمون بدو بدو میاد از پام میگیره که یعنی بغلم کن بریم
من میفهمتت پسر منم هشت ماهشه هیچ مهری نسبت ب من نداره میترسم ی سال دیگه اصلا محلم نزاره
