خوش به حال خودم مجردم از این دغدغه ها ندارم!
انقد فک کردم تا یادم اومد، قبل اینکه من جواب مثبت بدم زن عموش زنگ زده بود خونمون با مامانم حرف میزد بعد مامانم گفته بود دخترم بازم وقت میخواد برگشته بود پشت تلفن به زن عموش گفته بود بهشون بگو اگه جواب رد بدن میام پشت در خونشون چادر میزنم تا جواب مثبت بگیرم، بعدش یه شبم واسه آشنایی رفته بودیم خونشون شام دعوتمون کرده بودن تو کل مهمونی چشمش به من بود سر سفره همش به من تعارف میکرد میگفت بخور دیگه، بعد عقد هم همش میگفت تو لیاقتت خیلی بیشتر از منه واقعا منو میپرستید. هیییییییی اما الان همه اون حرفاشو فراموش کرده دلم واسه اون روزا تنگ شده
توی دوران نامزدی یه مدت با خانوادم مسافرت بودیم زنگم نمیزد ومنم دلتنگش بودم😢 بهش پیام دادم بعدا میگفت اون پیامت مدتها منو میخندوند و کلی بهت میخندیدم
اینم پیامه
تو بشو ساحل قلبم من میشم ماهی مرده
که بگن به عشق ساحل لب دریاجون سپرده
تو بشو ماه قشنگ لحظه های بی قرارم
من میشم زلال بارون تا کنار تو ببارم
اون موقع بچه بودم😕هنوزم تا دوسال قبل یادش بود و کلی بهم میخندید😈
قبل از عقد دوران اشناییمون گفت خیلی خیلی دوست دارم😍😍😍
اونموقع ها دوست فامیلی بودیم بعدش اومد نزدیک کرد صورتشو بعد گفت میدونی چیه منم کلا هولم خیلی بعد گفت میدونستی خیلی خوشگلی منم احمق فرار کردم و گند زدم یه صحنه رمانتیکمون😐😐😐
بالاخره مال خودم شدی
هیچی یادم نمیاد
روزي كه عقد كرديم رفتيم تو اتاق بغلم كرد گفت زن بايد چشاش درشت باشه خخخخخخخخخخخ الان بيشتر خندم ميگيره خخخخ
ما ازدواجمون سنتي بود از وقتي كه بله رو دادم اسم من رو توي گوشيش نفس خانم سيو كرد الانم همونه بعد از هشت سال. من اين رو خيلي دوست دارم
تو فرشته نجات زندگی منی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
