کاملا با حرفات موافقم
و راهی هم که انتخاب میکنن برمیگرده به شخصیتشون و نوع تربیت و خانواده ای ارزشها و ضده ارزشها رو درست براشون تفکیک کردن، البته من منکر استثناء تو هیچ موردی نیستم
خوده من ۵ سال درگیر بودم زندگیم پر از تنش بود ۲ سال تموم با همسرم فقط همخونه بودیم ، هر تلاشی کردم تا اوضاع رو به راه بشه اما نشد، ۵ سال موقعیته طلاق رو نداشتم اما کوچکترین خیانتی نکردم تمامه تلاشم رو کردم و از فرصتهام استفاده کردم تا تونستم موقعیتم رو برای زندگیه مستقل فراهم کنم هم برای خودم هم دخترم ، به جای مهرطلبی خارج ار چهارچوبه خونه سعی کردم خودم رو مستقل بار بیارم و شرایط رو محیا کردم و بالاخره جدا شدم
خیلی سخته اما واقعا لذت بخشه که بدونه کوچکترین لغزشی بتونی بحران رو پشته سر بگذاری
الان من کوچکترین عذاب وجدانی ندارم تمامه اون سالها و سختیهاش از من آدم مستقل و محکمی ساخت که تو بدترین شرایط هم خودممو نبازم و تن به هر خفتی ندم
به خدا هدفم تعریف از خود نبود فقط خواستم بگم میشه بدونه اینکه ارزشها رو زیره پا بذاریم از طوفانها عبور کنیم سربلند