گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟
میخوام یه قلک بسازم از دلم❤خاطره های خوبُ سوا کنم وجیرینگی توی دلش بریزم💝یه روزی که پر شد قلکم از همه خاطراتت،نگاهت،کلامت،مرامت ...اونوقت بدجورمیشم اسیر ورامت😎
براش نميره پيغام ولي تو تنضيمات اينستا جايي هست اگه بره اونجا شماره هايي ك تو گوشيشه اگه اينستا داشته باشن بهش نشون ميده
ولي مث تل پيغام نميده
ولي يه جاهايي نشون ميده
ای خدای تنهاییِ من، چه بسا هر گره ای که در کار من میاندازی، همچون گرههای قالی باشد که با آنها برای سرنوشتم، نقشی زیبا بیافرینی. هرچه مرمر ساییدهتر شود، مجسمه زیباتر میشود.