موندم از رفتار بعضی ها !
ماعید عروسیمون بود! وایه خریدای عروسی رفتیم یه مغازه خرید کنیم.. همون موقع که داشتیم خرید میکردیم سه تاد د, اومدن از کنار منوشوهرم رد, شدن و یچیز گفتن و رفتن ک من فهمیدم ولی شوهرم نفهمید.. بعد ما داشتیم حساب میکردم که همونا اومدن دوباره پای پیشخوان وایسادن.. خلاصه ک ده دقیقای وایسازخ بودیم که دیدم دارن نگاه میکنن به شوهرم و میخنزن و عشوه گری میکنن.. وای ک چقد عصبی شدم ..نگاه کردم ب شوهرم دیدم ازبس اینا ه یزبازی دراوردنشوهرم پشتشو کرد,بهشون , و هول کرده بود!!!!!!😣😣ولب هنوز نگاه میکردن و خنده و اینا. منم کم نیوردم ونگاه دخترا کردم تا نگاهش دختره ب من افتاد ,یه لبخند ملیح زد منم سرمو تکون دادم که چی؟؟خلره ک بختری ناموسی میکنی؟؟ اصن انگار نه انگار ککشم نگزید.. تا اینکه امروز رفتم بهشت زهرا دیدم دختره با شوووووهررررش اومده بود!! باور میکنین؟؟ یه زن اینقدر خیانتکار باشه واقعا که ب حالش تاسف خوردم.. ولی تامنو دیدسریع نگاشو برگردوندو ب روی خودش نیاورد...
خدانیاره ولی خییییلی ب حال شوهرش دلم سوخت 😞