2777
2789
عنوان

کثافتا این وقت شبم ول نمیکنن!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 1380 بازدید | 108 پست

یخورده بد حرف زدی گلم ♥️ عروسیشونه دیگه ☺

و رقیه در سوگ پدر نشست.... مهربان دلشکسته ام! صبور صمیمی! مسافر غریب و کوچک من! مگر نگفتی که بابا که آمد آرام میگیرم؟ این همه نا آرامی چرا؟ مگر نگفتی بابا که آمد سر بر دامانش میگذارم و می خوابم؟   نه.... نه دخترکم نخواب. میدانم اگر بخوابی.... دیگر عمع نمیخوابد.... میدانم خواب تو .... خواب همه را آشفته میکند... نه!! نخواب دخترکم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هنوز خيلي هم ديروقت نيست!

ديگه همه جاي دنيا از اين مسائل هست پسرتم ب مرور عادت ميكنه

شايد از پنجره دوجداره استفاده كنيد بهتر باشه


يعني كي دنيا تموم ميشه    حالا ك چي مثلا مثال  امروز اعصابم خرده دلم ميخاد بزنم شل و پل تون كنم    
شمابوق نزدین عروسیتون؟ ازطرفی حق دارین

بخدا خودم ساعت یازده شب عروسمون تموم شده بود

عزیز دل مامانی ان شاا... به سلامتی بیایی تو بغلم😍😍♥️♥️😘😘😘
اخ یاد عروسی خودم افتادم همین موقع تو خیابون بوق بوق میکردیم و پسرای فامیل چند جا جلو ماشین عروسمون ...

برا ما شیپور میزدن دوستای شوهرم 😁😂😁😂

👨‍👩‍👦‍👦💫شایان💕شوان 💫👨‍👩‍👦‍👦
من امكان نداره از كنار ماشين عروس رد شم و براشون بوق نزنم چندتا😂😂اونام ميخندن هميشه با بوق جواب مي ...


ما از کنار تالار عروسیمون رد میشیم همسرم بوق میزنه به یاد گذشته😆😆

🪴💮دیگه حتی تراپیستمم نمیتونه منو بتراپه🥹💮🪴

خیلی حال داره😓😓😓

وای نه بخدا، مزاحمتش برای دیگرانه

پنجره اتاق من نزدیک به خیابونه

نصفه شب بوق بوق، گاهی چن تا عروسی

بعضیام پیاده میشن میرقصن

هر چیزی جایی داره

ما ایرانیا همش در حال آزاریم و توقع داریم مردم درک مون کنن، صدای بوق عروس کشون نصفه شب، صدای گریه ی بچه، صدای دزدگیر، صدای بوق ممتد تو کوچه، صدای مداحی، صدای موزیک بلند ماشینای مست، صدای لایی کشیدنا و جیغ زدنا نصفه شب و.....

زندگی تو شهر با رعایت حقوق شهروندی معنا داره

آدمها فکر می‌کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند؛ شاد و خوشبخت و کم اشتباه خواهند بود. فکر می‌کنند می‌توانند همه چیز را از نو بسازند، محکم و بی نقص!   اما حقیقت ندارد..    اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم، اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم، اگر آدمِ ساختن بودیم، از همین جای زندگی مان به بعد را می‌ساختیم!   "آنتوان دوسنت اگزوپری"

یادِ خودم افتادم. تازه عروسی کرده بودیم. هوا گرم بود ما هم بار و بندیلمونو جمع کردیم رفتیم اتاقی که تراس داره. درو شبها باز میذاشتیم که خنک باشه. یهو یه صدایِ مهیبی اومد مثلِ چی از خواب پریدم فک کردم جنگ شده. بعدِ چند لحظه دیدم بازم صدا و نور تو آسمون! زَهره تَرَک شدم! کله پوکا ساعت دو شب جلو خونه عروس دوماد آتیش بازیشون گرفته بود! شانس آوردن خیلی خسته بودم دوباره افتادم رو بالشم بیهوش شدم😁

آنتن‌هایی که هست صداها را از ریشه‌های درخت که در آب جوش بگذارند صدای هیاهو هست.
برا ما شیپور میزدن دوستای شوهرم 😁😂😁😂

مارو نگه میداشتن جلو ماشینمون میرقضیدن .حالا شوهرمم رقص بلد نبود به زور میگرفتن میبردنش تو خیابون دستاشو بالا پایین میکردن که برقصه😅😅😅

وای چه کارایی که نمیکردنا پسرای فامیل و دخترای فامیل

😊🌷لطفا پستامو لایک نکنید عزیزان.ممنون
من امكان نداره از كنار ماشين عروس رد شم و براشون بوق نزنم چندتا😂😂اونام ميخندن هميشه با بوق جواب مي ...

من مجرد بودم برا داماد دست تکون میدادم و بوس میفرستادم😁😂😁😂خب کرم داشتم دیگه ی بار داماده برا من دست تکون داده بود زنش باهاش حرف زد اونم فقط جلوشونگاه میکرد😁😂🤣

👨‍👩‍👦‍👦💫شایان💕شوان 💫👨‍👩‍👦‍👦
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز