اونجا خواهرشون شهين گفتن كه از همه بپرس شب زفاف يعني چي هركي جواب داد ميتونه لختت و ببينه خواهرشوهرش بهش برخورد گفت خب بگو نميخواي حمومت كنيم عمه ليلي هم گفت خب حق داره خجالت ميكشه و ديگه عمه ليلي و مامانش حمومش كردن
ديگه اماده اش كردن رفتن سوار ماشين شدن اونجا همون پسري كه ديده بود و خوشش اومده بود ازش فهميد مهران اون نيست و مهران يكي ديگه اس موقع عقدم فهميد مثيكه مهران هم از اين عروسي خوشش نمياد ديگه از ليلي جواب بله و ميگيرن و ميرن تو اتاق حجله كه ني ني يار تعطيل ميكنه