2777
2789


من یکم میترسیدم ...😂از پلیس آسمانی

گرکافرو گبر وبت پرستی بازآ،این درگه ما درگه نومیدی نیست،صدبار اگر توبه شکستی بازآ...                          اخطار زبان فارسی نازنین ما رو به نابودی است این زبان عشق،این زبان غزلوار حافظ وسعدی واین زبان فرهنگ پرافتخارکهن ما... لطفا وقتی واژه ای جاگرفته در زبان فارسی داریم از جایگزین بیگانه آن واژه در زبانمان خودداری کنیم (مثلا چرا جدیدا به زمان تایم میگید؟به چهره فیس؟این نصف فارسی نصف بیگانه اصلا جالب نیست ...)بسیار پسندیده هست اگر مثلا به زبان انگلیسی،عربی،روسی یا...کتاب بخوانیم یا صحبت کنیم اما درجای خودش وبا حفظ آن ها اما مخلوط زبان ها درجای نامناسب فقط باعث آسیب رساندن ونابودی آن ها میشود...بگذاریم شاهنامه،لیلی ومجنون،غزلیات شمش،شیرین وفرهاد،بوستان وگلستان،دیوان حافظ و...برای آیندگان نیز قابل فهم باشد  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

واااایی من اصن اینا رو یادم رفته بود الان دیدمشون اصن رفتم ب اون دوران....برنامه کودکان الان خیلی بی ...

کتابای دوران ابتدایی اون دورانم به نظرم دیدنشون می ارزید به کتابای به اصطلاح ویرایش شده الان دیدین کتاباشونو😝😖 ؟خیلی بی محتواس 😐

دوستای گلم من زیبا خفته ام نه زیبا ی خفته  🍁🌺🍁🌺 وقتی میخواستم عضو شم دوس داشتم یه شخصیت کارتونی باشه زدم سیندرلا .جودی .سفیدبرفی.و..نشد که نشد زدم زیبای خفته بازم نشد آخرش ی رو برداشتم نوشتم زیبا خفته اومد!!!هرچند چن سالی بود جسته گریخته میخوندمتون ولی همیشه نبودم نمیدونستم کسی که قبلا زده زیبای خفته چه شخصیتی داره یا از قضیه خاله سوسکه خبر نداشتم الانم هرکارکردم نمیتونم تغیر بدم اسممو 😕اگه دوس داشتین منو🏵 نگار 🏵صداکنین  
من این شیرا رو خیلی دوست داشتم،


عاشقش بودم دیگه هیچ شیری طعم اون شیرهارونمیده  یه زنبیلهایی هم داشتن که6خونه داشت

یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود بچه دار شدن مثل یک جادوست...مثل افسانه ای شیرین و عجیب وغریب که سخت می شود باورش کرد.آخرچطور می شود یک دفعه مادرشد.همین که نقطه ای تپنده را نشانت میدهندومیگویند این بچه شماست. همه چیز تغییرمی کند.دستت رامی گذاری روی شکم وحس میکنی ازهمین حالا بایدقوی ترباشی.بایدمحافظت کنی از این نقطه تپنده کوچک.بایدحامی اش باشی.همراهش باشی.شروع به تکان خوردن که می کندفکرمیکنی دیگرخودت نیستی.دیگرپاهایت روی زمین نیست.لذتی وجودت را میگیرد که با کمترچیزی قابل قیاس است.باگذشت هر روز و هرماه چقدر عاشق تری میشوی.چقدر قلبت برایش می تپد.  برای اویی که هیچ نمیدانی چه شکلی خواهد بود.چشم هایش  دهانش  انگشت هایش. ازهمین روزهاست که نگرانش می شوی.که چرا تکان نمی خورد.چرا نمی چرخد.چرا با لگدهایش نمی گوید من اینجام. بارداری مثل یک جور جادوست  جادویی که همه چیز راتغییر می دهد.جادویی که تورا تغییر می دهد ودیگر اسمت را برای همیشه عوض می کند.بعد از این کسی هست که تور را مادر صدا خواهد کرد ماااااااااااااااادر
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز