روزی از روزها ،شبی از شب ها ،خواهم افتاد و خواهم مرد ،اما می خواهم هر چه بیشتر بروم .تا هرچه دورتر بیفتم ،تا هرچه دیرتر بیفتم ،هرچه دیرتر و دورتر بمیرم .نمی خواهم حتی یک گام یا یک لحظه ،پیش از آن که می توانسته ام بروم و بمانم ،افتاده باشم و جان داده باشم ،همین .
❤الو سلام ببخشید منزل خداست؟ منم همون مزاحمی که اتفاقا آشناست*هزاربار دلم گرفته این شماره رو*ولی چرا هنوز پشت خط در انتظار یک صداست*شماکه گفتی واجبه جواب سلام هرکسی*چی شد به مارسیدبازحساب بنده هاجداست*اجازه میدی که برات یه کم دردودل کنم*آخه شنیدم که فقط اسم تو مرهم وشفاست*حتی اگه چیزی نگی کلی دلم سبک میشه*چون میدونه که میشنوی وقتی تو این حال و هواست*الو دوباره قطع و وصل سیم ها شروع شده*خرابی از دل منه یا شاید از این سیم هاست*الو منو ببخش اگه بازم مزاحمت شدم*دوباره زنگ میزنم تا خدا خداست