خانما با مردی که یک هفته است اشکتون در اورده
و پدرو مادر و همه میگن خودت خواستی باهاش بساز و زندگی کن چیکار میکردید میرفتید باهاش اشتی کنید اون که اصلا براش مهم نیست ولی من خانوادم اعصابم بهم ریختن رفتن به همه فامیل گفتند ما دعوا کردیم من دیگه طاقت ندارم
طوری زندگی کن که ندید بگیریش این شوهر خیرندیده را شوهر منم همینه چون دوقرتونیمشون همیشه خدا باقیه
اره اشتی کن
خو چرا ب خانوادت گفتی.دلیل دعوادچیه
نباید دعواتونو به خانوادت میگفتی
اینطوری فقط آبروی خودتو تو فامیل بردی
بزرگترين اشتباه خانوما اينه كه مشكلات با همسرشون رو به پدر و مخصوصا مادرشون ميگن،من هم اوايل اين اشتباه رو ميكردم ولي ديگه جز خوبي هيچي نميگم
اگه اون مقصر هست نه نرو، بجای اشک و ناله هم به خودت برس تا فکر نکنه حالا که قهر کرده تو بیچاره شدی. کارای خودتو انجام بده، کتاب بخون، پیاده روی، دیدن دوستات، نمیدونم هر کاری که مخصوص خودت هست.به کارای معمول زندگیت هم برس.
بعد که اوضاع آروم‌تر شد گفت‌و گو کنید.
بعد هم بحث و دعواتون رو جار نزن همه‌جا. انتخاب خودت بوده، بقیه نمیان کمک کنن و راهکار بدن فقط میکوبن تو سر آدم که خودت خواستی...
خانما اون رفت به پدر ومادرش گفت نه من
بعد که دیگه مامانم فهمید امزوز به همه فامیل گفته این به اون شده همه فهمیدن
الانم نرم اشتی مامان شوهرم میاد دخالت میکنه اینقدر پشت پسرشونن
من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم اینقدر از ته قلبم سوخته ودلم شکسته دلی به خاطر آبروم میخوام اشتی کنم
ما هم اوايل خيلي بحث و دعواهاي بدي داشتيم،انقدر من سكوت كردم و با مهربوني برخورد كردم با بي ادبي ها كه الان خودش روش نميشه باهام بحثي كنه.
به نظر من گذشت و خانومي بهترين جواب رو ميده
واقعا یعنی من برم اشتی کنم به خدا دلما خیلی شکونده اگه براتو بگم
امروز مامانم به همه فامیل گفت
من از عصه دق کردم اینقدر ظهر گریه کردم
یعنی شما شوهرتون بدترین کارا را انجام میداد واقعا بازم عدرخواهی میکردید؟
