چقدر حالم بد اشكام بند نمياد چند روزيه واسه برادر كوچيكم خرگوش خريدم الان تو اشپزخونه بودم ديدم صداي جيغ مياد جايه خرگوش و ديدم واي كه صحنش از جلو چشمم دور نميشه افتاده بود چشماش باز داشت ناله ميكرد قلبم له شد لعنت به من كه خريدمش خودم و همش تقصير كار ميدونم واي كه طاقت نداشتم حتي كاري از دستم برنميومد تروخدا واسه بچه هاتون يا خودتون حيون خونگي نخريد اينا جاشون تو خونه نيست 😭😭😭😭
بالگد😣 یه حیاط بزرگ داشتیم این گربه رو از بچگی پیش خودم نگه داشته بودم بزرگ که شد بعضی وقتامیومد توآشپزخونه یه شیطنتایی میکرد بابامم همیشه بهم میگفت گربتو ببر یه جا گم وگورکن وگرنه میکشمش منم هرکارمیکردم گربه نمیرفت تا اینکه یه دفه از مدرسه که برگشتم دیدم بابام داره با لگد یه چیزیو میزنه رفتم دیدم گربه بدبختم خونی ومالی زیر لگداشه منم پریدم جلو وبابامو هل دادم ولی گربه بیچارم مرده بود😢