2777
2789
عنوان

دوستان چگونه مادری مهربان اما با جذبه باشیم

| مشاهده متن کامل بحث + 1556 بازدید | 40 پست

خلاصه دوستم نذار عادت به داد و فریادت کنن اینجوری تا دادو نزدی هیچ کاری پیش نمیره

یه کمم خجالت زده شون کن از راه منطق وارد شو، یا تو غالب قصه توجیهشون کن

هر کاریو میخوای شروع کنی با خوشحالی و ملایمت پیش برو که خاطره خوبی از انجام اون کار داشته باشن

من با دخترم برنامه ریزی کردیم واسش،ساعت به ساعت واسش نوشتیم چکار کنه،

اصلا نمیره نگاه به برنامه اش کنه،فقط میگه مامان چکار کنم میگم برنامه ات به در اتاق هست نگاه کن،میره نگاه می کنه اما بهش عمل نمی کنه برنامه اش هم سخت نیست

یعنی فقط یکساعت تمرین خط داره بقیه اش بازی هست ولی همون یکساعت خطش یا تو دسشویی هست یا تو آشپزخانه یا میره مسواک بزنه یا کنار پنجره بیرون نگاه می کنه یعنی فقط ۵ دقیقه سرمشقش هست آخرش با عجله بدون دقت می نویسه

خودش میگه حتما منو بفرست خط استادش میگه استعداد خطش خوبه


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تنبیه جواب نمیده

باید از چیزی محروم بشه ک خودش فقط لذت میبره

مثلا میگی امروز فلان کاره اشتباه رو کردی من ناراحت شدم میتونی بری جمعشون کنی یا اینکه تا شب تی وی نمیبینی

همین و وقتی چند روز اجرا بشه میفهمه بقول قدیمیا جای خر بستنش رو😀😀😀😀😀😀

متشکرم مامانای گل،واسم دعا کنید بتونم خودمو کنترل کنم

میتونی عزیزم فقط با چشم باز نگاه کن خودت اشتباه کارتو میفهمی یا دلیل رفتار بچه ها رو، مثل یه کسی از بیرون به بچه ها نگاه کن، خودت متوجه میشی

واسه درس خوندن و مشق نوشتنش چی؟ واسه اول مهرش می خوام

از الان بهش گفتم من اصلا کلاس سوم بلد نیستم 

متاسفانه کلاس اول و دوم معلمشون از والدین خیلی همکاری می خواست و دخترم فکر می کرد درس و مشقش وظیفه ی منه،هر روز دیکته داشتن واسه نوشتن دیکته اش پدرم درمیورد وسطش همش نق می زد 

هرشب سوال ریاضی و فارسی داشتن که مادرا باید می نوشتن

مشقاشون رو خودمون باید تصحیح می کردیم 

غلطاشون رو باید باهاشون کار می کردیم

و چون دخترم شاگرد زرنگ کلاسشون بود هر وقت تصمیم می گرفتم ولش کنم و کاری به درسش نداشته باشم خودم عذاب وجدان می گرفتم که این اینقدر پایه اش قویه نکنه با کارنکردن من ضعیف بشه،چون معلمشون نمی رسید کارکنه ۴۰ نفر تو یه کلاس بودن




ولی بخاطر همین کارا رابطمون داره خراب میشه با دخترم 

و نمی دونم سومشو چکار کنم؟


میتونی عزیزم فقط با چشم باز نگاه کن خودت اشتباه کارتو میفهمی یا دلیل رفتار بچه ها رو، مثل یه کسی از ...

من کاملا می فهمم که خودم می خوام دخترم تو همه چیز عالی باشه متاسفانه،واسه همین تا کمکاری کنه عصبانی میشم خیلی با خودم حرف می زنم با خودم عهد می بندم که ولش کنم به حال خودش اما نمی تونم

مثلا همین کلاس خطش تصمیم می گیرم که نفرستمش،اما آخر ماه که میشه که باید دوباره شهریه بدم،دو دل میشم کهچرا نفرستمش

نود در صد مشکل از ایده آل گرا بودن من هست 

و چون دخترم به حرفم گوش نمیده عصبی می شم


فکر کنم دخترم منو شناخته،که من قلبا نمی تونم بهش بی تفاوت باشم و اذیت می کنه

من می خوام یجوری ریلکس بشم که مثلا دخترم خطش هم زشت باشه واسم مهم نباشه

چه اشکال داره خطش زشت باشه،اما چون استادش گفته استعدادش تو این زمینه عالی با خودم می گم نکنه من اگر ولش کنم در حقش ظلم بشه حالا بچه هست نمی فهمه

واین تفکرات باعث عصبانی شدنم میشه 

سلام

دوست عزیز

تمام چیزایی که نوشتی انگار من نوشتم 

دقیقا دختر منم مثل دختره تو 

با این تفاوت که دو سال از دختر تو بزرگ‌تره و داره وارد دنیای بلوغ میشه

و باید بیشتر مراعاتشو بکنم

واقعا مستأصل شدم

خیلی مطالعه می‌کنم تو این زمینه ولی بازم نمی‌دونم

چی درسته چی غلط

فکر کنم دخترم منو شناخته،که من قلبا نمی تونم بهش بی تفاوت باشم و اذیت می کنه من می خوام یجوری ریلکس ...

من دخترم کوچیکه .اما به این نتیجه رسیدم بچه با سختگیری به جایی نمیرسه.اگه باهاشون دوست باشیم بهتره.بالاخره این سالا هم میگذره و بزرگ وعاقل میشن اونا نمیخوان لج مارو دربیارن انقد بدجنس نیستن فقط کوچولوان و میخوان خوش بگذرونن

چالش پاییزی بامدادخمار🍁🍁🍁🍁🍁وزن شروع 60450     وزن پایان چالش 56
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792