2777
2789

دوستان اول اینکه مشکلتون چیه که دوس دارین جدا شین؟

دوم اینکه دلیلتون چیه که نمیتونین جدا شین؟ چی باعثش میشه که نتونین ترکش کنین؟

از اداره آمار اومدی ؟

اقرار میکنم کہ خدایم فقط توئی*ھر آنچہ ماندہ است برایم،فقط توئی*شاھدترین بہ خلوت شب ھای تارِ من*سامع ترین بہ زمزمہ ھای نزارِ من*طوفان غم ز گریہ جدایم نمیکند*موج است، موجِ غم کہ رھایم نمیکند*انگار کہ روضہ ای بہ دلم دم گرفتہ است*بغضی ھزار سالہ گلویم گرفتہ است*چشمم بہ لطف توست اگر زندہ ام ھنوز*عاصی و روسیاہ،ولی بندہ ام ھنوز۔۔۔پروردگارِ یوسفِ تنھا درون چاہ* فریادرس ترین بہ غمِ قلبِ بی پناہ*پروردگارِ یونسِ در عمقِ آبھا*پروردگارِ قلبِ رئوفِ رباب ھا*پروردگارِ مردمِ شب ھای انتظار*پروردگارِ چشم بہ راھانِ بی قرار۔۔۔۔

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

😁واقعا میخوام بدونم ما خانوما ترسامون چیه و چرا جدا نمیشیم.انگار یه خودآزاریه موندن با مردی که اذیت ...


خب بعدش که فهمیدی ترساشون چیه چیکار میخوای بکنی واسشون؟فکر نمیکنین اینا ترویج ناامیدی هستش؟چرا بهم امید نمیدین تا بانشاط زندگی کنین چرا فقط دنبال شنیدن مشکل دیگرانین و اینهمه مشتاق؟

اقرار میکنم کہ خدایم فقط توئی*ھر آنچہ ماندہ است برایم،فقط توئی*شاھدترین بہ خلوت شب ھای تارِ من*سامع ترین بہ زمزمہ ھای نزارِ من*طوفان غم ز گریہ جدایم نمیکند*موج است، موجِ غم کہ رھایم نمیکند*انگار کہ روضہ ای بہ دلم دم گرفتہ است*بغضی ھزار سالہ گلویم گرفتہ است*چشمم بہ لطف توست اگر زندہ ام ھنوز*عاصی و روسیاہ،ولی بندہ ام ھنوز۔۔۔پروردگارِ یوسفِ تنھا درون چاہ* فریادرس ترین بہ غمِ قلبِ بی پناہ*پروردگارِ یونسِ در عمقِ آبھا*پروردگارِ قلبِ رئوفِ رباب ھا*پروردگارِ مردمِ شب ھای انتظار*پروردگارِ چشم بہ راھانِ بی قرار۔۔۔۔

مشكلشون :گير افتادن زير دست به احمق عوضي رواني بدبخت بيكار بي پول بي عرضه ناتوان جنسي ......... بگير برو تا آخر

دليل طلاق نگرفتن : نداشتن خونواده درست حسابي خونواده داغون و بعضا بي پول 

خلاصه ميشه سوختن و ساختن و مردن


ایران به خاک خسته تو سوگند،به بغض خفته دماوند😞که شوق زنده ماندن من به شادی تو خورده پیوند😞ایران اگر دل ترا شکستند،تو را به بند کینه بستند😞چه عاشقان بی نشانی که پای درد تو نشستند😞 😞😞😞😞😞😞ایران به شوق زندگی، در مرگ روئین تن شده😞مرد و زنش تلفیقی از ابریشم و آهن شده😞ایران پر است از عاشقان، این گنج های بیشمار😞مرزیست پر گوهر ولی، با رنج های بیشمار😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢😢حس ششم!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷غیرت!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷جن!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد خاله زنک!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷😷😷دختر بچه شوهر کرده!!!!!😷😷😷😷😷😷😷مرد بچه باز!!!!😷😷😷😷😷😷😷😷رل 😷😷😷😷😷😷😷😷کراش😷😷😷😷😷😷😷کرونا!!!!!😷😷😷😷😷
😁واقعا میخوام بدونم ما خانوما ترسامون چیه و چرا جدا نمیشیم.انگار یه خودآزاریه موندن با مردی که اذیت ...

خودآزاری نیست امیده ... امید به تغییر و کاملا هم درسته ... کسی که روابطش مشکل داره راهش طلاق نیست باید تغییر کنه و تغییر بده تا درست شهرابطه اش وگرنه طلاق هم بگیرنه دوباره هم ازدواج کنن ولی تغییر نکن دوباره همون اتفاقا میافته ... دیگه ذات زن ها مثل هم هست و ذات مردها هم مث هم ... 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 
چون خودم در حال تصمیم گرفتن هستم و به کمک کسایی که مثل خودم هستن نیاز دارم


اینجا محیط خوبی برای مشورت گرفتن توی همچین مسائل حساسی نیست.بهتره با مشاور و بزرگترهاتون که کاملا درجریان زندگیتون هستن مشورت کنین

اقرار میکنم کہ خدایم فقط توئی*ھر آنچہ ماندہ است برایم،فقط توئی*شاھدترین بہ خلوت شب ھای تارِ من*سامع ترین بہ زمزمہ ھای نزارِ من*طوفان غم ز گریہ جدایم نمیکند*موج است، موجِ غم کہ رھایم نمیکند*انگار کہ روضہ ای بہ دلم دم گرفتہ است*بغضی ھزار سالہ گلویم گرفتہ است*چشمم بہ لطف توست اگر زندہ ام ھنوز*عاصی و روسیاہ،ولی بندہ ام ھنوز۔۔۔پروردگارِ یوسفِ تنھا درون چاہ* فریادرس ترین بہ غمِ قلبِ بی پناہ*پروردگارِ یونسِ در عمقِ آبھا*پروردگارِ قلبِ رئوفِ رباب ھا*پروردگارِ مردمِ شب ھای انتظار*پروردگارِ چشم بہ راھانِ بی قرار۔۔۔۔
از نظر درست و منطقیت ممنونم. واقعا منم خیلی امید داشتم.مشاوره هم رفتیم. خیلی زمان گذاشتم. ولی اطرا ...

واقعا این خانواده هان ک نمیزارن در اکثر موازد اما من شوهرم خودشم تقصیرشه ک اذیت میکنه البته اونم باز ب تربیت غلطش ک از پدر مادرش گرفته برمیگرده

من شاغلم و وابستگی ان چنانی ندارم. ولی ب شخصه فقط ب خاطر خانواده ها جدا نمیشم.  ۱۰۰ درصد ...

زندگی منم برای خیلی ها مثال زدنی بود ولی الان که اینقدر درد دارم و یه چیزایی بروز میدم همه شوکه میشن و فقط گریه میکنن برام.تازه یکمشو تعریف ک میکنم اینطور میشن.

از جدایی هم بدم میاد.برای خانواده هم افت هست و به هرحال بعد از جدایی خیلی طول میکشه تا آدم سرپا بشه.نه بخاطر اون شوهری ک از دست رفت بلکه بخاطر شکستی که وارد شده

خب سرزنش اطرافیان.  ترس از طرد شدن از جامعه. اینکه همش سوال که چرا جدا شدی؟ و اینکه بعد از جدایی به خاطر شرایط زن و جامعه احتمال تنها موندن و خیلی زیاده و اینکه بخایی تنها زندگی کنی جامعه ما مخصوصا شهرای کوچیک نمی پذیرن و اینکه من خودم سه سال عقد بودم و چهار ماهه ازدواج کردم و بخوام جدا بشم میگن چقد زود و اینکه من تازه دارم تو کارم پیشرفت میکنم و اگه جدا شم باید برگردم شهر پدر مادرم و کارمو از دست میدم و اینکه سرکارما فقط نیروی متاهل قبول میکنن و اگه منو بیرون نکنن به خاطر مطلقه بودنم یدونم مشکل ساز میشه

من شاغلم و وابستگی ان چنانی ندارم. ولی ب شخصه فقط ب خاطر خانواده ها جدا نمیشم.  ۱۰۰ درصد ...


منم ی همچین وظعیتی گیر افتادم تقریبا، ولی با نزدیک شدن ب 30 سالگی، دیگه ن اون کشش رو دارم، و دیگه حس میکنم داره عمرم تموم میشه تا کی واسه بقیه زندگی کنم، کی دیگه باید واقعا اونجوری ک دلم میخواد زندگی کنم. 

اما فکر کنم همین زندگی رو ادامه بدم تا وقتی ک دیگه خیلی دیر شده باشه و ارزش نداشته باشه راه برگشت.

واقعا این خانواده هان ک نمیزارن در اکثر موازد اما من شوهرم خودشم تقصیرشه ک اذیت میکنه البته اونم باز ...

تربیت عوض میشه ولی دخالت و زیر سلطه ی خانواده بودن برای مرد خیلی بد هست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز