منم قهرم
اینقد ترسیدم که رنگم زرد شد دست خودمم نیست تمام فکرم سلامتی تشکیل قلب بچمه زنگ زدم شوهرم اونم میگه خجالت بکش ادم از مارمولک میترسه گفتم درک ندارید حالم دست خودم نیست نمیخام مشکلی برای بچم پیش بیاد
اینقدرترسیدم زردشدم قلبم تندتندمیزنه میترسم همه ی ترسم شده سلامتی بچم
خب بگه چی شده مگه؟خیلیاازیه چیزی میترسن ترس طبیعیه توفکرحرفشون نرومهم نیس
اه گل نشد
شوهر منم اونجوریه
من بچه ندارم ولی همش میگه تو سوسولی تو هیچ کار بلد نیستی درصورتی که اینجوری نیس اون سری داشتم در ماشینو باز میکردم میگه چرا در ماشینو اینجوری باز میکنی بخوای اینطوری کنی افسر گواهینامه نمیده بهت
فکرمیکنن عمدا دلم میخاد اینکارابکنم که جلب توجه بشه یاتیکه بارم کنن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
