با شوهرم دعوای خیلی خیلی خیلی بدی داشتیم.دیشب اومد خونه ناراحت بود چنبار پرسیدم چی شده؟گفت تنهام بزار اصلا حوصله ندارم.منم هی گیر دادم که چی شده اونم عصبانی شد همه چیو زد شکست بعدم زنگ زد به بابام و هرچی از دهنش درومد گفت.بابامم نگران شد نکنه بلایی سر من بیاره به مامانم گفت که بیاد دنبال من مامانم که اومد با شوهرم بحثشون شد میخواست به مامانم حمله کنه من نزاشتم من گفتم مامانم بره من خودم میرم دیگه خلاصه اینقد سروصدا شد همه همسایه ها فهمیدن آبرومون رفت.صب که بیدار شدم به شوهرم گفتم دیگه ادامه دادن این زندگی فایده نداره بیا باهم بریم درخواست طلاق توافقی بکنیم اونم قبول نکرد من الان خونه مامانمم نمیدونم چیکار کنم.خواهش میکنم راهنماییم کنین.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.