تاحالا چند بار دستش رو شده برام اما بخاطر دخترم کوتاه اومدم اما الان دیگه خسته شده ام نمیدونم چیکار کنم زندگیم از همه لحاظ عالیه فقط هیز بودنه شوهرم...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم اگه تا حالا به روش نیاوردی،قشنگ یه روز بچه تو بفرست خونه مادرت تا خونه تنها بمونی،بعد شوهرتو بشون جلوت و بدون گریه و زاری و بدون هیچ بحثی، با سند هایی که داری بهش بگو فهمیدی،بهش بگو تا حالا بخاطر بچمون ازت گذشتم ولی الان نمی گذرم،ازش بپرس چی کم گذاشتم،ازش بپرس مشکلش چیه و خیلی راحت بهش بگو من زنی که تو میخوای نیستم پس نه خودتو اذیت کن که یواشکی دنبال این باشی که زن بیاری خونه و نه منو آزار بده، بهش بگو میخوام برم دادخواست طلاق بدم فقط خواستم بهت اطلاع بدم که اول طلاقمو بده بعد برو ده تا زن بیار خونه و باهاشون حال کن،خواهشا گذشت نکن برای هیچ کس گذشت نکن حتی بخاطر دخترت،ببین عزیزم اگه بار اول و دومش بود می گفتم ازش بگذر ولی چون خودت میگی بار اولش نیس مطمئن باش بار آخرشم نیس،ببین خانمی آینده خودت و بچه تو خراب نکن برو دنبال جدایی تازه با مهریه ت هم پدرش رو در بیار و به گوه خوردن بندازش
اري از پشت كوه آمده امچه ميدانستم اين ور كوه بايد براي ثروت حرام خورد........براي عشق خيانت كرد، براي خوب ديده شدنديگري را بد نشان دادبراي به عرش رسيدن ديگري را به فرش كشاند وقتي هم با تمام سادگي دليلش را ميپرسم مي گويند از پشت كوه آمده............ترجيح ميدهم به پشت كوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگها باشد تا اين كه اين ور كوه باشم و گرگ....
من از همه لحاظ بهش رسیدم حتی یبار بحثمون شد رفتم خونه پدرم بعد چند وقت پدر مادرش اومدن پا در میونی وقتی برگشتم گفت بخاطرم زندگیشو میده اما نمیدونم چرا ترک نمیکنه
ببین من پدرم از جوونی همینطوری بود دنبال این زن و اون زن بود،مامانم می فهمید یک بار حتی از هم جدا شدن ولی بخاطر پادرمیانی فامیل باز باهم ازدواج میکنن اون موقع فقط یه بچه داشتن ولی الان پنج بچه دارن و پدرم با سن 60سالگی هنوز کاراشو ول نکرده و هنوز دنبال صیغه کردم این و اونه ،فقط ماها بدبخت شدیم و مامانم که مریض روانی شده ....اگه همون موقع که جوون بود جدا میشد و پدرشو در میاورد الان شاید بچه هاش خوشبخت میشدن و وضعمون اینطور نمیشد
من از همه لحاظ بهش رسیدم حتی یبار بحثمون شد رفتم خونه پدرم بعد چند وقت پدر مادرش اومدن پا در میونی و ...
عزیزم پادر میونی ها رو بیخیال،هیچکس براش مهم نیس تو چی میکشی،یا میخوای برید مشاوره،اگه مشکلش حل شد که چه بهتر ولی اگه نشد برو درخواست طلاق بده ،اون نقطه ضعفتو فهمیده که بخاطر دخترت نمی تونی جدا بشی دلش خوشه هر سری قهر کنی با یه کم منت کشی برمیگردی،ولی برای تنبیهش هم که شده برو درخواست طلاق بده بزار حساب کار دستش بیاد