در اين رابطه به اين حديث از پيامبر گرامي خدا توجه كنيد كه دقيقا اين بحث را توضيح داده است: «فَقُلْتُ وَ مَا التَّوَكُّلُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ الْعِلْمُ بِأَنَّ الْمَخْلُوقَ لَا يَضُرُّ وَ لَا يَنْفَعُ وَ لَا يُعْطِي وَ لَا يَمْنَعُ وَ اسْتِعْمَالُ الْيَأْسِ مِنَ الْخَلْقِ فَإِذَا كَانَ الْعَبْدُ كَذَلِكَ لَمْ يَعْمَلْ لِأَحَدٍ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَرْجُ وَ لَمْ يَخَفْ سِوَى اللَّهِ وَ لَمْ يَطْمَعْ فِي أَحَدٍ سِوَى اللَّهِ فَهَذَا هُوَ التَّوَكُّ؛ حضرت رسول اكرم مي فرمايند: از جبرئيل پرسيدم: توكل برخداي عزوجل چيست؟ جبرئيل عرض كرد: علم داشتن به اين كه مخلوق نه زياني مي رساند و نه سودي مي بخشد و نه مي دهد و نه باز مي دارد و به كار گرفتن يأس از خلق (يعني آن نااميدي دروني را كه نسبت به مردم دارد در عمل و خارج نشان دهد) پس هر گاه بنده چنان باشد براي احدي غير از خدا كار نمي كند و جز خدا اميد ندارد و از غير او ترسي ندارد و در احدي غير از خدا طمع ندارد اين همان توكل است در تمام اين فقرات توكل به معناي لازم آن گرفته شده است مثلا" وقتي انسان علم دارد كه مخلوق نه ضرري مي رساند و نه سودي مي بخشد كه فقط بر خداي تعالي اعتماد داشته و كارش را به او واگذار كرده.» (1)
پس توكل بر خدا يعني اعتماد كردن بر خداي تعالي و واگذار كردن كار به او و تسليم اراده و مشيت او بودن و هيچ گونه اعتماد و تكيه نداشتن و استقلال ندادن به اسباب غير از مسبب الاسباب يعني حضرت حق تعالي . البته واضح است كه معناي توكل آن نيست كه انسان به دنبال اسباب كار نرود. زيرا تمامي كارها با اسباب انجام مي گيرند ولي فقط بايد بداند كه اسباب از خود چيزي نداشته و هرگز مستقل نمي باشند و تنها تكيه گاه خداي تعالي مي باشد.