2777
2789
عنوان

دوست همسرم یه حرفی زد قشنگ بود...

| مشاهده متن کامل بحث + 378 بازدید | 19 پست

توی خانواده ای که فرزندسالاری باشه در آینده مشکلات زیاد بوجود میاد

دو تا بچه از خانواده های فرزند سالار میرن زیر یه سقف و زندگی مشترک تشکیل میدن

نتیجه اش میشه مشکلات فراوون و در انتها طلاق

بچه ها رو زیادی لوس نکنیم خواهشاً

...عَسى‌ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‌أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَشَرٌّ لَكُمْ...؛ چه بساچيزى راناخوش داريد، در حالى كهخير شمادر آن است و چه بساچيزى را دوست داريد، در حالى كه ضرر و شرّ شمادر آن است...
با اين خونه هاى آپارتمانى  بچه ها طفلى همش خونه ان  جرات هم نميكنه ادم بفرستشون بيرون&nb ...

راهش اینه تو فرآیند آماده سازی غذا بچه همکاری داشته باشه. لباسش رو خودش مرتب کنه و مراقب لباساش باشه و از این قبیل

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

شما رو نمیدونم ولی من متولد 72 هستم توی زندگیم خیلی کم و کسری داشتم خیلی کارامو خودم میکردم لباس ...

من خودم ٦٩ هستم، خوب يكم هم چون تك دختر بودم خيلي توجه روم بود همه مراقب بودن چيزي كم نداشته باشم، ولي با حاليكه تمام امكانات بود ي جاهايي به قول شما مامانم ميگفت خودت بشور لباساتو، يا ميگفت غذاي امروز با تو با حاليكه خودش كمك ميكرد و مراقب بود بلايي سرم نياد، يا مثلا از ي سني كه حالا بيرون ميرفتم يا ١٨ سالگي كه رفتم سر كار مثلا قبض برق و اينارو ميداد دستم با پول  ميگفت برو پرداخت كن، يكم بزرگتر كه شدم حتي كاراي اداري خودشو هم ميگقت تو برو دنبالش مثل شهرداري و ماليات و اين چيزا كه ياد بگيرم، به نظر من گاهي سخت گيري لازمه حتي اگر تمام امكانات باشه به قول دوستمون بچه نه شنيدن رو هم ياد بگيره  

راهش اینه تو فرآیند آماده سازی غذا بچه همکاری داشته باشه. لباسش رو خودش مرتب کنه و مراقب لباساش باشه ...

اين كارا رو ب پسرم ياد ميدم الان ك دوسالشه لباساشو ميدم بهش ميزاره تو كمدش

بعضی دردا مثل چایی میمونن....!!!شاید سرد بشن !اما تلخ باقی میمونن...!!!!❤️😍 سال ۱۴۰۱ب آرزوم رسیدم 😍❤️

منم دختر خالم دوقلو پسر داره، ي روز يكي از دوستاي شوهرش خونشون مهمون بودن، بچه ها ده سالشون بود، دختر خالم چاي مياره، دوست شوهرش يكم سنش بالا بوده و ادم پخته اي، بچه هارو ميشونه بهشون ميگه شما ديگه بزرگ شدين و بايد به مادرتون كمك كنين، وقتي مهمون مياد اون نبايد پذيرايي كنه چون اماده كرده قبلش همه چيزو و به اندازه خسته شده، به دختر خالم هم ميگه بهشون كار بگو توي خونه، الان ١٣ سالشون شده وقتي مهمون هست تمام پذيرايي با اين دو تا پسره فقط دختر خالم از سماور چاي ميريزه اونم هنوز قدشون نميرسه خوب، جارو و دستمال كشي هم با حاليكه اصل كاري رو كارگر مياد انجام ميده ازشون ميخواد، اتاق اون دو تا شيطون از من تميز تره 🤣🤣🤣🤣

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792