حالا ما عید بود ضوهرم از شهرستان اومد خونمونو ما پایین میخوابیدیم مامانمینا بالا بابام شک کردو داداشمو فرستاد پایین بخوابه مامانم پایه بود همیشه، داداشم قشنگ روبرویه ما خوابید بیشول ماهم ضایع پتورو کشیدیم رو سرمون ....
گروه آبی تاعید ۱۰ کیلو کم میکنم وزن اولیه:۷۶ وزن هدف:۶۶ تاپیک بامداد خمار
یه بارم چند روز بعد عقد با دوستامون رفته بودیم بگردیم نزدیکای صبح رسیدیم خونه بابام اینا،بابامم اجازه نمی داد پیش هم بخوابیم خلاصه اون موقع شب تو عمل انجام شده قرار گرفت و ما پرو پرو رفتیم تو اتاق اون شب اولین شبی بود که پیش هم بودیم آقا ما هم نخابیدیم و هی شوهرم خالی میبست و منم گوش میدادم همه خواب بودن از پاشدم رفتم دسشویی از شانس بعد من داداشم نصف شب خون دماغ بشه و دسشویی رو پر خون کنه بابامم نبینه اون رفته بعدش بره دسشویی دیگه چشمتون روز بد نبینه به روی من نیاورد ولی به مامانم گفت بود این دختره خودشا به باد داد .بعد دو روز بعدش داداشم بگه راستی من اون شب خون دماغ شدم حالشا نداشتم دستشویی رو بشورم
مادرشوهرم تو اتاق با ما ميخوابيد تو عقد ما هم در خفا كارمون رو انجام ميداديم و الانا ميفهمم كلا بيد ...
مادرشوهر من خودش جایه منو شوهرمو از همون اولش تو اتاق مینداخت ولی چون اتاقشون در نداشت چن روز بعدش رفتیم بالا خوابیدیم تو تابستون هوام گررررررررررم مجبور بودسم انگار😂😂😂😂
گروه آبی تاعید ۱۰ کیلو کم میکنم وزن اولیه:۷۶ وزن هدف:۶۶ تاپیک بامداد خمار