سلام بچه ها....همینطور دراز کشیدم دارم طبق معمول ب آینده و حال فکر میکنم شرایط فعلی :
دارم پایان نامم رو مینویسم و نرم افزارش رو مجبور شدم بدم بیرون برام انجام بدن قیمتش ۴۰۰اینا میشه تیرماه هم تحویل دارم هنوز فصل چهار رو ننوشتم
۲.با این ماه میشه سه ماه ک حقوق نگرفتیم موجودی هم صفر صفر(ی دفتر خدماتی داریم ک حقوقشو دولت باید بهمون بده ولی بیمه نیستیم یعنی حق الزحمه میگیریم کار بیمه انجام میدیم)
۳.شوهرم باید جایگزین باباش میشد و میرفت سرکار که اون اداره هم داره بازی در میاره نمیگیرنش با اینکه کاملا با شغلش مرتبط
۴.هیچ جا بیمه نیستیم به آینده که فکر میکنم میگم دو روز دیگه از کجا در بیاریم نون بخوریم شوهرم ۲۹سالش داره میشه هیچکس هم عین خیالش نیس خودشم فقط میگه نمیشه ....پیش خودم گفتم تامین اجتماعی خودمونو بیمه کنیم باز با این وضع حقوقیمون نمیشه
۵.یکی از آشناها دعوا افتاد چون خونوادش نبودن پدرش زنگ زده ب شوهرم ک تو برو ببین چی شده اینم رفته پسره شروع کرد ب فوش اقامم زد زیر گوشش حالا پسره رفته خودزنی کرده چکار کرده ک دیروز واسش احظاریه اومده اینم رفته گفتن وسیقه بیار یا فیش حقوقی پدر اون فامیلمونم یکی زنگ نزده بگه آقا بخاطر پسر من ب این دردسر افتادی اصلا چی شد
نمیدونم چکار کنم چی رو اولویت قرار بدم شوهرمم همه چی رو میریزه تو خودش و سیگار میکشه من از این حالت ب شدت متنفرم فکر و خیال کلافم کرده نمیدونم باس چکار کنم اگه میتونین راهنماییم کنین چطور برخورد کنم از ظهر ک دیگه خبر دادگاه رو شنیدم ی ساعت کارم میشه گریه میرم تو فکر باز گریه خسته شدم