بجه ها خسته شدم . همش تو خونم . مدرسه که نمیرم . همش تو خونم ..مریضم . شب و روز قرص میخورم ..بدنم پر از آب و پودر دارو . بیماری شدید دارم . مانعه پیشرفتم شده . ترس وجودم رو گرفته . از تنبلی بدم میاد ..میخوام درس بخونم تا دکترا . شاغل بشم ..بهم افتخار کنن همه. مدرسم تموم شده . نگرانه دانشگامم