2777
2789
عنوان

به نظرتون چجوری به شوهرم بگم که بیاد

| مشاهده متن کامل بحث + 894 بازدید | 56 پست

خیلی بده که از الان میگه نمیخادت،و به فکر طلاقه،همین الان جدا شی بهتر ازینه که پس فردا با یه بچه جدا شی،منو شوهرمم سر هرچی دعوامون میشه اصلا حرف همو نمیفهمیم،خیلی اشتباه کردیم با این وجود باهم ازدواج کردیم، فردا تو زندگی خودت فقط مجبوری بسوزیو بسازی چون از خونه ی بابا که بری دیگه راه برگشتن نداری،خیلی سخته بخای برگردی

🙏میشه برا خونه دار شدنمون یه صلوات بفرستین🙏

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

چهار سال با هم دوست بودیم


بعد خودش خواست ازدواج کنید یا به اصرار تو اومد؟؟ 

 امام حسن علیه السلام: کسانی که صاحب فرزند نمی شوندزیاد ذکر استغفار را بگویند، ان شاء الله خداوند آنها را صاحب اولاد خواهد کرد(مصباح کفعمی حاشیه ص58). خدایا شکرت. به تو می سپارمش. 

منم به همسرم.میگفتم بریم طلاق هر دفعه نمیومد.

بیشتر میخوان زن بره که مهریه ندن.


ولی من جای شوهرم بودم میرفتم

قبل از اینکه نظرمو ریپلای کنی چندبار بگو.(به من چه؟ به من چه؟) بعد ریپلای کن:)

😒اجبا،مرتیکه

دوست عزیز وقتی من توی قسمت تبادل نظر ،نظر میدم تا وقتی مخالف قوانین سایت نباشه کسی حق اعتراض نداره!!!چون اسمش تبادله نظره! من نظرم و میگم، چه بد ،چه غلط یا خوب و درست!!!من نمیتونم نظرمو طبق استانداردای تو بیان کنم و اگر فکر میکنی کامنت من صحیح نیست به راحتی میتونی جواب ندی یا گزارش بزنی...لازم به جنگ و جدل نیست
عقد گذاشتن برای اماده کردن مراسم عروسی و شروع زندگی  اخه من نمیدونم چرا با یه عقد بدون جشن ...

اشتباه همینه، دوران عقد رو نگذاشتن برای شناخت بیشتر ! عقد یعنی ازدواج یعنی زن و شوهر! مشکل اینه که اول عقد میکنن بعد میخوان همو بشناسن درصورتیکه اون اسمش نامزدی ه نه عقد!!

بعد بخاطر مثلا رعایت محرم نامحرمی دختر دسته گلشونو به یه نامحرم واقعی محرم میکنن بدون اینکه شناخت باشه بعد میگن بیا برو بشناسش!!

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
اشتباه همینه، دوران عقد رو نگذاشتن برای شناخت بیشتر ! عقد یعنی ازدواج یعنی زن و شوهر! مشکل اینه که ا ...

عزیزم پست منو دوباره بخون نگفتم برای شناخت 

گفتم برای فراهم کردن مراسم عروسی ...برای هزینه کردن برای دختر و قدر دونستن 


نامزدی برای شتاخته

هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد 
ببین مقصر فقط خودتی . شوهر من ادمی بود که وقتی اولین بار قهر کردم گفتم قطعا طلاق میگیریم. بابام حرف ...

دقیقا!

ما 20 روز مونده بود به عقد و عروسیمون سر منوی شام و اینکه مامانش منو داده و این داستانا باهم تلفنی بحثمون شد، گفتم وقتی قراره هزینه مراسم با تو باشه حق انتخاب هم باید با من و تو باشه نه اینکه هر کسی بخواد نظر بده! پای تلفن شروع کرد به قاطی کردن که مامان من هر کسی نیست و بار آخرت باشه این جوری در مورد مامانم حرف میزنی و این حرفا بعدشم گفت اصلا با این وضعیت نمیشه زندگی کرد و یادم نیست چی گفت تو این مایه ها که از نظر من تموم شده است! منم گفتم باشه هیچ اجباری نیست موافقم اونم گفت موفق باشید و منم خدافظی کردم و گوشی رو قطع کردم کارد میزدن خونم در نمیومد ما عادت داشتیم هر لحظه از هم خبر داشته باشیم از صب که بیدار میشدیم با صبح بخیر تا شب و همینطور هر جا که میرفتیم با هم در تماس بودیم، فردا عصرش یه اس زد تو این مایه ها که خیلی از دستت ناراحتم و اینا تو مایه های طلبکاری! من جواب ندادم تا سه روز اصلا پیگیرش نشدم! در حدی که حتی لباس عروسمم زنگ زدم به خیاط گفتم کنسل ه بعدامیام باهات حساب میکنم!

دیگه بعد سه روز زنک زد که بیا با هم حرف بزنیم اگه امادگیشو داری رفتیم خیلی رسمی اولش با توپ پر واین حرفا! بعد دید نه من از اون سفت ترم بعد کوتاه اومد منم جلوی خودش به خیاط رنگ زدم گفتم لباسمو اماده کنه چشاش گرد شده بودگفت یعنی تو واقعا همه چیو کنسل کردی؟؟ من رو باش این وسط برای اینکه بیشتر از این دیر نشه رفتم کارت عروسی هم سفارش دادم بعد تو عین خیالت نبوده؟؟ گفتم مگه نگفتی تموم خداحافظ؟؟ گفت منظورم مکالمه اون شبمون بود اون شب داشتم باهات خداحافظی میکردم!!!

گفتم اگه فقط یکبار دیگه تو زندگیمون بیای بگی خدافظ و جدا شیم و این داستانا حتی یک ساعتم صبر نمیکنم برای من این قضیه خط قرمزه حرمت یکسری چیز ها رو نگه دار 

دیگه حل شد اما بگم وقتی رفتم پرو لباسم کلی خیاط مجبور شد دور کمرش رو بگیره بس که حرصم داده بود لاغر شده بودم

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
عزیزم پست منو دوباره بخون نگفتم برای شناخت  گفتم برای فراهم کردن مراسم عروسی ...برای هزینه کرد ...

من شما رو ریپلای کردم اما منظورم با شما نبود باور کن خیلی ها عقد میکنن بعد میخوان همو بشناسن! قبول نداری؟


بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
من شما رو ریپلای کردم اما منظورم با شما نبود باور کن خیلی ها عقد میکنن بعد میخوان همو بشناسن! قبول ن ...

اره متاسفانه همینطوره 

در حالی که باید نامزد بمونن نه عقد 


حالا جدیدا اسم طلاق رو از شناسنامه مطلقه ها دارن بر میدارن

هر چه تبر زدی مرا زخم نشد جوانه شد 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792