سلام دوستان امشب رفتم خونه مادرشوهرم بعدازافطارساعت ده بودکه گفت بریم یعنی برم خونه مامانم، مااصفهان زندگی میکنیم اخرهفته هامیریم شهرستان پیش خانواده هامون، همون موقع که گفت بریم مادرشوهرم گفت کجا خربزه بیارم بخورین شوهرم گفت باشه منم اومدم بازنشستم بخورم یه برش کوچیک خوردم بازشوهرم گفت بریم کفتم من که چیزی نخوردم، خیلی یخه ودندونم دردمیگیره بالاخره خوردم ورفتیم توماشین دعواوفحش شروع شد، اینم بگم اخرهفته هاویش هم نمیخوابیم وشبامیره بادوستاش شب نشینی امشبم برارفتن به یه جایی بادوستاش قرارداشت که البته من بعدفهمیدم به نظرتون مقصرکیه؟؟؟