راسته سزارین ممنوع شده؟

شکوفه67

مدیر استارتر

عضویت: 1397/01/20

تعداد پست: 1114

بچه ها جاریم میگه زایمان سزارین توی همه بیمارستانها ممنوع شده ایا راسته حرفش؟

مرسی که اومدی تو دلم پسر مامان.خدا حفظت کنه ایشالله

1397/02/23

10:08

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

aydaa69

عضویت: 1396/08/08

تعداد پست: 1254

بلهههه . دوساله حدودا

ولی بعضی ها هم با زیر میزی انجام میدن

بارداری دوم.. خدایا کمک کن سرانجام خوش باشد..

1397/02/23

10:09

5 نفر لایک کرده اند ...

هدیهh

عضویت: 1396/08/28

تعداد پست: 4215

وای خدانکنه.😣😣😣

خیلی دلم میخواست الان کانادا پیش خونوادم باشم.....ولی حیف اونام اینجان😆😆😆

1397/02/23

10:09

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

samin999308

عضویت: 1394/03/03

تعداد پست: 938

درسته . مگر اینکه از نظر پزشک نشه طبیعی بدنیا اورد . موارد خاص مثلا با پا باشه و یا طبیعی پرخطر باشه. تازه اوونم کمیسیون تشکیل میشه و اونا تصمیم میگیرن نه پزشک خودت

خدایا شکرت!دوست داشتین یه صلوات برا مامان شدن همه منتظرهابفرستین و یه صلواتم برای سالم بدنیا اومدن نی نی تو دلم

1397/02/23

10:10

2 نفر لایک کرده اند ...

pastiil

عضویت: 1396/12/22

تعداد پست: 19087

ممنوع شده ولى دارن هنوز يسرى از بيمارستانا

دختر عمه من ٦ ماه پيش زايمان كرد سزارين

به خاطر تو هم که شده تمام روزاهای بعد از این مهربانتر خواهم شد 98/4/4

1397/02/23

10:10

0 نفر لایک کرده اند ...

nannii

عضویت: 1396/11/30

تعداد پست: 518

آره ولی با دکترت حرف بزنی شرایط خاص میزنه تو پروندت سزارین میکنه

1397/02/23

10:10

2 نفر لایک کرده اند ...

شکوفه67

مدیر استارتر

عضویت: 1397/01/20

تعداد پست: 1114

اخه چرااااااااااااااااااااا؟

مرسی که اومدی تو دلم پسر مامان.خدا حفظت کنه ایشالله

1397/02/23

10:10

0 نفر لایک کرده اند ...

zaraaaaaaa

عضویت: 1397/02/12

تعداد پست: 6014

مامان دوستم آذر۹۶ سزارین کرد بیمارستان میلاد

زن عموم سال مرداد ۹۵ بیمارستان آرش

یعنی تازگیا ممنوع شده؟؟؟؟؟؟؟

کینه ای نبودم ،تا آن روزِ لعنتی که ماهیِ هفت رنگِ عیدمان ،وقتی خواستم آبش را عوض کنم دستم را گاز گرفت ...من ماهی ها را بی آزار و معصوم دیده بودم ،اصلا توقِع چنین برخوردی را نداشتم ...از آن روز ، من از ماهیِ کوچکِ تویِ تنگ ، بیزار شدم و هر ثانیه آرزویِ مرگش را داشتم ،،،آبش را عوض نمی کردم ،غذایش را نمی دادم ،هربار که نگاهم به نگاهِ متظاهرِ مظلوم نمایش می افتاد ، اخم هایم را تویِ هم می کشیدم ، زیر لب لعنتش می کردم و سرم را می چرخاندم ...به قدری از گازِ ناغافلش کینه به دل گرفته بودم که بعضی شب ها دلم میخواست ، او را بیندازم توی آبِ جوش تا شاید دلم خنک شود ...این حجم رذالت و سنگ دلی از من بعید بود !شاید هم بچه بودم و کمی در تصوراتم اغراق می کردم ...فقط خواستم بگویم ؛هیچ خیانتی نابخشودنی تر از خیانت در اوجِ اعتماد نیست !!!

1397/02/23

10:10

0 نفر لایک کرده اند ...