چون خرجم نمیکنه هرچی در میاره خرج خونه مامانش میکنه و خونه اون داداش بزرگتر تنبل و بی عرضه اش (خرج کل زندگیشو میده +اجاره خونشو هرماه!) و کمکای مسخرش به مردم.
اون وقت واسه من چیزی نمی مونه که بده!
این حقه منه که من اولویت باشم که همسرشم نه خانواده پدریش و بقیه.
ماهی ده تومن که هیچی هزار تومنم نمیده بهم .
روزانه یه خرید کوچولو واسه خونه میکنه فکر میکنه خرج زن و زندگی همینه(نون.صبحونه.کم کسریای ناهارو شام)
مگه فقط خرج زندگی همیناست؟!
.حتی واسه عید هیچی نگرفتیم !
لباس لازم دارم ولی نمیفهمه.
سال به سال میرم آرایشگاه چون حتی پول آرایشگاه هم نمیده 
پول داره ولی واسه بقیه واسه من هیچی .فقط میگه صبر کن ندارم
بدیش اینجاست که هرچقدرم صبر میکنم و باهاش میسازم نمیفهمه و طلبکاره!
هرچقدرم بهش میگم فرقی نداره براش.
این همون آدمیه که شب خواستگاری بهم گفت هیچی برات کم نمیذارم نه از محبت نه از مادیات ولی انگار نه انگار
بخاط این میگم می خوام فقط باهاش یه همخونه ی سرد باشم نه بیشتر اونم فقط  بخاطر بچه شیش ماهه ای که داریم وگرنه ...