کیا خواستگاریشون بامزه بوده یا اتفاق بامزه ای افتاده توش؟؟یا واسه کسه دیگه ای که شنیدن
تعریف کنن😄😄
من که مجردم
من ي شب خالم اينا خود جوش باگل اومده بودن خونه مادر بزرگم خاستگاري
واسه من
بدون اطلاع هيچ كس 😂😂😂😂
مال من فقط حرف گوسفند یونجه بود بعد رفتن سراصل مطلب
چیز خاصی یادم نمیاد فقط یه بار واسه خواهرم خواستگار اومد رفت دسشویی گ و ز ی د . صداشم ما شنیدیم
من پدرم وپدرشوهرم باهم دوست بودن هردوتاشونم گاوداری دارن تومجلس خاستگاری به جامن وشوهرم همش حرف گاووگوساله میزدن
من برادر شوهرم رو با شوهرم اشتباه گرفته بودم.😲😲😲
۲ قلو نیستن ولی خیلی شبیه ان.
منم برادر شوهرمو اولین بار میدیدم.
خاسگاری من دعوا شد من از هول چای و ریختم رو مادر داماد اونام دیگ رفتن قرار شد زنگ بزنن ولی دوساله ک خبری نیس فک کنم خطا خرابه
من خب خیلی استرس داشتم چایی که میبردم لیوانا تکون میخورد براقا داماد که تعارف نزدیک بود که چاییبریزه روش که سریع بلندشد خیلی زرنگ الان هروقت یاد اون قضیه میوفتم خجالت میکشم
منم شب خاستگاری رفتیم تو اتاق حرفامون زدیم اومدیم بیرون همه گفتن خب چی شد تا من اومدم بگم فکرامون میکنیم زنگ میزنیم یهو شوهرم بچه پرررررو گفت مبارکه😂😂😂دگه همه کل کشیدن ومن موندم و پرویی این بشر😂😂😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
58 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
