خواهرشوهرم ازدواج كرده عروسيم گرفته حالا قهركرده اومده ميخواد جدابشه،حالام ك خراب شده رو سرم نميزاره برم خونه مامانم اينام يروزم ك رفتم بلند شده اومده خونه مامانم اينا شبو خوابيد تاغروبه امروزم موند خجالت نميكشه ك بعدم زنگ زد پدرشوهرم اومد دنباله منو خودش منم بزور اورد اينجا شوهرمم رفته كربلا زيارت پروازش ازساعت ٣تاخير داش افتاده ساعت ٨هنو نيومده انقدم اعصابم خورده خيلي ناراحتم ك نميتونم جواب بدم