بذارین بگم قضیه چی بود از اول...دیروز من پریود بودم و داغون ...خیلی هم بی حوصله..همش درد داشتم و کز کرده بودم کنار بخاری(خونه مامانم)
شوشوهم ی هفته س 6صب پا میشه میره سرکار 6غروب برمیگرده
از در ک اومد حال منو دید ی کم نازم کرد بعد ی سر رفت بیرون کار داشت ی کمم برا مامانم خرید کرد
بعد ک برگشت خیلی خسته بود....خیلییییی هم گرماییه...ب زور شام خورد همش میگفت گرممه ی کوچولو بخاریو کم کن..منم گفتم سردمه باید همینجوری باشه!! طفلی مامانمم مونده بود این وسط😐
بعد با اون خستگی رفت دوش گرفت بلکه خنک شه!! بعدم 1ساعت نشسته لباس اتو زده برا فرداش
اخرشم با دلخوری و خستگی رفت توی ی اتاق دیگه خابید 😤
منو با این حالم تنها گذاشت گریههههه
صب ک پا شد اومد منت کشی و ابراز پشیمونی
بوسم کرد نازم کرد صدام زد منم بیدار بودمااا ولی محلش ندادم خودمو زدم ب خواب!
دو باره از صب ک رفت سر کار 2بار زنگ زد جوابشو ندادم
الان پشیمونم😭
میترسم اون قهر کنه و نیاد سمتم دیگه