همه جوره همو دوست داشتیم و رابطمون خیلی خوبه
از سن کم دوست بودم باهاش تا اینکه هرچی جلو میرفت بیشتر متوجه شدم که بهم نمیخوریم و پر از خط قرمزه ..
کم کم چیزایی رو از خودش نشون داد که شاید هرکسی جای من بود بخاطر عشق چشماشو میبست ولی من روی همون رفتاراش تیز شدم
و بعد از کلی شناخت فهمیدم این آدم فرهنگ و خانوادش و عقایدش و و و و به من نمیخوره و فقط عشق کافی نیست و اگه باهاش ازدواج کنم بدبخت میشم و بهم نمیخوریم.
ولی اون عمرا اجازه بده جدا شم
از ایناست که دیوونه میشه میاد میدزدت و میگه طرفم یا مال منه یا جفتمون میمیریم و مطمئنم یه بلایی سرم میاره چون عقیدش اینه ک وقتی دو نفر مدت طولانی باهم باشن حتما باید با هم ازدواج کنن ..
تروخدا کمک کنید