2777
2789
عنوان

کیا تو خونه یه روانی دارن

| مشاهده متن کامل بحث + 764 بازدید | 67 پست

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

یجورایی منم مشکلات خانوادگی داشتم الان هم با شوهرم وقتی ک میام نی نی سایت مشکلات را میخونم خیلی حالم ...

😔متاسفم که شرایط تقریبا مشابهی رو طی میکنی عزیزم

اما من حس نمیکنم افسردگی در حد اوج دارم که قبولش کردم نه در عرض یکروز بلکه بعد از ده یازده سال

چون میدونم بخوام پا بدم و باهاش برم جلو تهش خودکشیه بیچاره مادرم مادر بیچاره لایق بهترین زندگی بود هیچ خوشی ندید شب تا صبحم من تو مغزم قفل شدم هیچ کار مفیدی نمیتونم کنم از روی سادگی صد چندان داره تو زندگی بار رو دوشش میکشه هیچکسم نیست نجاتش بده هیچکس

۳۶ سال خیلی زیاده قشنگ یک آدم بالغ و پخته پس واقعا روانیه و تنها راه قطع ارتباطه

بله عزیزم راه درمان هم به شدت سخت بعد هم اون درمان شه من به این فکر میکنم به دنیا اومدم برای اینکه بعد از تباه شدن خودم یکی شفا بگیره

روزهای من برمیگرده اون انرژی انگیزه شوق پیشرفت

رسالت من تو زندگی به فنای مطلق رفتن خودم و شفا دادن بقیه بوده من برای طبیعی ترین حق ممکن باید بجنگم؟ کی فرصت شکوفایی خودم

من به فنا رفته رو کی میبینه کی نجات بده کسی جز خود آسیبدیدهم هست؟ من قربانی بشم که یه خر تبدیل به آدم شه خری که از روی عمد و قصد و آگاهی از روی پلیدی ذات کمر همت بسته به نابودی عزیزترین و مظلومترین خانواده

یادم نمیاد حتی یک بار آسیبی به این شبه بشر زده باشم آدم مریض میشه خودش و درمانش وابسته به درمان یک روانی هست که تا زمانیکه اون نخواد تو باید بسوزی همش بدنت در حال آماده باش و تنش باشه که معلوم نیست دوباره چه توهمی زده

عین سگگگگگگگگگگگگگگگگ به اونایی که خانوادهی خوبی دارن حسودی میکنم انقدر اطرافیان حسود دارم که چشم دیدن منو ندارن و چنان از مشکلاتم ذوق زده میشن با اون که واقفن همشون واقعا با یه روانی زندگی میکنم به همه ثابت شده پیش از اینکه خودم بفهمم بدترین ضربهی ممکنه از داخل خاااااانواده عضو سمی وجود داشته باشه بدترین و مهلکترین

پدرو مادرت کجان؟ از وقتی دنیا اومد اینجوری بود؟

از زمان بچگی از شر تغذیه میکرد به شدیدترین شکل ممکن استثنایی هست و بسیار افکارش کثیییییف اون موقع بچه بودم آسیب میدیدم حق داشتم بزرگترام نمیفهمیدن که این در حال معرفی خودش هست آدم نمیدونست چیکار کنه این حساس نشه سنم که رفت بالا خودم شدم جای مادر آگاهی که نداشتم تک تک رفتاراش رد بردم زیر سوال که با چه سادیسمی زندگی کردم شفا نیافتهی مطلق

به قدری فکرش فاسد بود یادمه تلویزیون نگاه میکردم اگر این حضور داشت من باید تماما بدنم میلرزید کاراکتر پسر جوان بیاد بازی کنه من باید در و یوار رو نگاه میکرد یهو میدیدم زیر لب حرفای رکیک میزنه به خودم شک میکردم نباید مثل بقیه به روز لباس میپوشیدم انتظار داشت پسر باشم آرزو داشتم مثل دخترای دیگه لاک بزنم حتی به ناخنمم فکر میکرد ورزش مورد علاقهم رو پیشاپیش میچسباند به خرابا تا من نرم سمتش میخواستم عیوب طبیعی صورتمو برطرف کنم الفاظ رکیک پیشاپیش نسبت میداد حتی نمیتونست لوازم ضروری دخترونه داشته باشم اصلا حریم شخصی نداشتم همیشه پیش همجنسام خرد میشدم چون نمیتونستم مطابق سلیقهم باشم باید پسر میبودم دلم میخواست موسیقی یاد بگیرم اونم تو اون دوران میگفت خرابا... حتی خواستگار خوب میخواست بیاد اول منو خرد میکرد که اینو نمیخوان بگیرن درحالیکه خودش نذاشت به خودم برسم و مثل بقیه دخترا از موقعیت خودم استفاده کنم اون وقت خودش بابت تک تک کارایی که منو منع میکرد میرفت همونو انجام می داد کلی موقعیت خوب داشتم از ترس اینکه از حسادت بلایی سر والدینم نیاره رد میکردم افت تحصیلی کردم خواستم برگرد عقب درستش کنم بو میبرد هدفم چیه پدرمو میزد روانم خراب شد لرزش شدید دارم ....

شرایطت رونمیدونم شاغلی یانه...ولی تامیتونی پول پسندازکن خیلی لازمت میشه

چه پولی مادرم اندازهی ارزن نمیفهمه میگم عزیزم منو سر ناآگاهیت تباه کردی الآنم میبینی این روانی باز ول کن نیست چرا منو یه کلاسی چیزی نفرستادی چرا استعدادم رو ندیدی الآن تو این سن جز یه مدرک دانشگاهی که تو اوج افسردگی و اضطراب اونم بیکیفیت و توخالی گرفتم چیکار میتونم کنم

به خاطر همین شغلی ندارم و در پی اینم یه راهی باز کنم ولی آستانهی تحملم به شدت پایینه نمیدونم چیکار کنم با حفظ آرامش رزومهمو درست کنم چیزی که طرف تو ۱۷ ۱۸ سالگی داره رو من انقدر عقب موندم که الآن باید انجام بدم منتها حتی آرامشم محیا باشه زخم های روحیم نمیذاره تمام بدنم سست و کرخت هست بیانرژی و بیقراری دارم با تمام اینا دارم سعی میکنم بتونم حالا با این شرایط کسی که زندگیتو خاکستر کرده هنوزم ترس از موفقیتت داره درحالیکه موفقیتی در کار نیست فقط یه روزنهست اونم خیلی خیلی باریک

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792