حالم از شوهرم و خانوادش بهم میخوره تو یه ساختمون زندگی میکنیم با اینکه ۱ ماهو نبمه باهاشون قطع ارتباطم ولی باز شوهرم بچمو میبره بالا و نمیذاره خانواده من بیان خونم بچمو ببینم یا حتی من برم خونه ی مادرم و پسرمو ببرم
تو فکر اینم کلا جمع کنم برم
خستم از این زندگی به عنوان مادر هیچ اختیاری ندارم
نفقه نمیده
بی احترامی میکنه
خستم واقعا از اینهمه ضد زن بودنشون
بدیش اینه هزچی برای خودشون خوبه برای من بده
هرچی برای خودشون بده و انجام نمیدن برا من خوبه