من گریه کردم
کلاس پنجم تو واتساپ مثل خولا بلاگر شده بودم بعد ۳۰۰ ۴۰۰ نفر رو تو یک گروهی داشتم اد کردم خیلی هارو هم اصلا نمیشناختم قوانین گروه رو هم زده بودم ورود پسرا ممنوع خخخ بعد یکی شون بهم پیام داد میگفت چقدر خوشگلی تو ویس میداد اینارو میگفت ۱۹ ۲۰ سالش اینا بود بعد بهش میگفتم به من پیام نده من با پسرا حرف نمیزنم اونم میگفت چرا مگه پسرا دل ندارن ؟ بعدشم مردک همش میخندید تو ویس هاش از اخر واتساپم رو پاک کردم رفتم نشستم یک گوشه گریه کردم هرچی مامانم میگفت چی شدی تو نمیگفتم از اخر به داداش بزرگم گفتم اونم گفت شمارش رو بده منم گفتم پاک کردم گفت عیبی نداره دیگه نرو اینجاها رو
چقدر خودم رو اذیت کردم چدر خر بودم