اکسم که برگشته بود . میخاستم فرصت دوباره بش بدم ، باز به خودش رید و رفت پی ج.نده ، این آقا قبلش یه بار به مادرم فحش داد یه بار به خواهرم ، بخشیدم گفتم آدمه ، ولی اصلا قابل اعتماد نیست ، اگه زنش میشدم روزی صد بار میکشت و زندم میکرد ، این اواخر داشت برام ثابت میشد که دست بزن هم احتمالا داره
دیگه بهم ثابت شده که آدم نیس ، نمیدونم به چیه این آدم به زمان دل خوش کرده بودم و چرا ، الان باز دیدم رفته پی کارای سابقش
تنها چیزی که برا این آدم مهم بود لذت بود ، لذت به دست اومده از س.ک.س . هیچ بویی از آدم بودن نبرده بود