من متاهلم شوهرم فامیل نزدیکه حالا خانوادم همیشه یک ماه اینا میان خونم چیکار کنم البته که خواهرم بخاطر دانشگاهش چهار سال توخونم بودوبرادرمم دوسال بازم بخاطر دانشگاه ومن کلافه شدم واقعا ولی دانم نمیاد چیزی بگم احساس میکنم اصلا آرامش ندارم وتوخونه یه خودم راحت نیستم البته مسیرشون خیلی دوره
خوابگاه
خب چرا نمیرفتن خوابگاه
خیلی بده اینجوری که
من باشم بادل جون استقبال میکنم براچی راحت نباشم
چرا ولی نمیرفتن حتی خوابگاه آزاد گرفته بودن کرایشو میدادم ولی خیلی کم میرفتن
باید به مادرت بگی
من اینجوری اذیتم
وای چقدر ادم های بی ملاحظه ای
به مادرت بگو
من داداشم دو سال خونم بود کلافه شده بودم تازه عروسم بودم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
