خانوما من برج یک عقد و عروسی باهم گرفتیم و تا شیش ماه قبلش با همسرم و خانواده اش رفت و اومد داشتیم
مراسم و همه چی درجه یک برگذار کردیم
بالا خونه پدر شوهرم اینا خونه هست که اسمی مال شوهر منه ولی پایان کار از دولت هنوز بهمون داده نشده و کاملا آماده هست فقط باید تر تمیزش کرد بشوری و یه مقدار خاک و آجر اینا هست جمع و جور کنی تو یکی از اتاق ها که بعد از پایان کار تو بالکن بشه یه سرویس ساخت
من از این شرایط خسته شدم و این ک سرویس مبل سفیددد و نصف بیشتر وسایل هامم وقتی خریدیم مستقیما بریم همون جا .... ما حتی ماه عسل هم رفتیم و همین هفته برگشتیم هرچی به شوهرم میگم بیا بریم این شرایط بد نیست و من خسته ام همش بهونه میاره و امروز فردا میکنه خیلی رفته رو مخ ام و ازش ناراحتم .. حالا میخام لج کنم باهاش چون واقعا چند بار غرور ام گذاشته ام زیر پا و بد قولی باهام کردع