2777
2789

خواستگارم واقعا شرایط بدی داشت حتی یه شغل نداشت که من دلمو خوش کنم پدرش رفته مغازه پدرم و مادر و خواهرش هم اومدن خونمون واقعا جا خوردیم چندروز بعد زنگ زدن مامانم هم گفت جوابمون منفیه به نظرتون ناراحت شدن ؟ کاش بهشون بر بخوره و دیگه نرن دنبال خانواده ای که از خودشون سرتره

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چیکار داری که اونا دنبال کی میرن بعدش؟ شما جوابت منفیه بگو نه و تمام.

خب ما گفتیم نه ولی به شدت اعتماد به نفسم صفر شد آخه نمیدونی که به ما دروغ گفته بودن شرایط پسره رو حتی چند تا از دروغ هاشون رو خودشون لو دادن انگاری مارو ابله فرض کرده بودن

مگه شرایطتتون چی بود

پسره از من ۱۱ سال بزرگتر بود یعنی ۳۷ سالش بود تو این سن یه شغل نداشت نه خونه نه ماشین ولی من توقع داشتم یه کار داشته باشه پدرش رفته مغازه بابام گفته من عروس رو خیلی دوست دارم میخوام براش طلا اینا بگیرم خیلی بهمون برخورد و قد پسره هم ازم کوتاه بود

خب ما گفتیم نه ولی به شدت اعتماد به نفسم صفر شد آخه نمیدونی که به ما دروغ گفته بودن شرایط پسره رو حت ...

بیخیال. اکثر دخترا حتی با شرایط عالی چنین خواستگارهایی داشتن. نه بگو و اصلا برات مهمم نباشه.

حق باتوئه کاش یسریا خودشون شعورشوداشتن

منم به همین خاطر ناراحتم که منو چی فرض کردن کاش بهشون بر بخوره و نرن خواستگاری یه دختر دیگه که اعتماد به نفس اون دختره هم عین من داغون بشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز