شوهرم خیلی عنه من بدبخت هیچ جا نمیرم
مثلاً امروز خونه مادر بزرگم بودم عمم که دو سه تا کوچه اونور تره دعوت کرد برا ناهار رفتم اونجا
بعد دخترم الان به شوهرم گفتبرگشتع میگه آره دیگه خود مختار شدی فلان شدی
انقد عصبیم
میگه چرا زنگ نزدی نگفتی
گفتم و ربطی داره مگه کجا رفتم دوسه تا کوچه اونور تر بود دیگه
من از این اخلاقا ندارم که جایی که بدش میاد یا دوست ندارع برم ولی واقعا خیلی ازش دلخورم
دوسداره من میرم دسشویی هم بهش زنگ بزنم بگم
ولی خودش هرجایی هم بره اصلا نمیگه کجا میره
😐😐