ما عقدیم بعد بهم زنگ زد گفت رفیقام با نامزداشون اومدن باغ ما و شام مهمون اوناییم تو هم بیا ما بریم
منم چون به خاطر روز زن که کادو نداد دلخور بودم نرفتم هرچی اصرار کرد نرفتم
الان فهمیدم خودش تنهایی رفته
اینقد عصبانی ام
چیکار کنم خیلی رفیق بازه
دارم از عصبانیت می میرم بهش می گم چرا بدون من رفتی میگه خودت نیومدی
امشب برای جبران روز زن انگشتر طلا خرید ولی اصلا نگاه به انگشتر نکردم و از خونه بیرونش کردم
چیکار کنم هیچ جوره دیگه دوستش ندارم فقط رفیقاشو می خواد
خب به تو هم گفته بیا دیگه
اصرارم کرده /:
چرا نرفتی
فقط اگه یه کتک حسابی بخوره آروم میشم
دلم می خواد همه زندگیمو بفروشم بدم به یکی فقط بره در حد مرگ اینو بزنه
دوتا بچه ازدواج کنن همینه دیگه😂😂
خودازاری داری؟؟!!!
اشتباه کردی بیرونش کردی
سعی کن به خودت وابسته ش کنی
ادای زیادی نیا
از دستت میپره حسرت رفتارهای اشتباه تو میخوری
با این کارایی ک شما میکنی خب معلومه میره سراغ. دوستاش
کاش بردارن این روز زن و مردو که همش دعوا درست کرده
هیچ کدوم وقت ازدواج تون نبوده
تو دوران عقد ونامزدی که توقع کادو روز زن نباید داشته باشی نهایت برای مادرهاتون بخرین توقع خودت غیر معقول بوده الکی اوقاتتو تلخ کردی
