بیماری اعصاب داره هرروز تن و بدن مارو میلرزونه
گاهی وقتا حتی نادیده میگیرم کارا و رفتاراشو اما بعضی موقعا دیگ میزنه ب اون در . فحاشی میکنه . داد میزنه . طلب داره همیشه . توهین میکنه . مدام منت خونشو سرما میزاره ک از خونم برین نمدونه اگ ما بریم هیشکی نیست نگهش داره حتی خاهر برادراش
من ب جهنم حتی ب نوه ش ک از خون خودشه فکر نمیکنه
یهو میاد تو حیاط داد میزنه منو بفرستین خونه خاهرام.چون هواس پرتی داره مجبوریم درو قفل کنیم از روش
بره بیرون یا تصادف میکنه یا گم میشه
شوهرمم تک فرزنده خاهربرادری نداره ک بخایم تقسیمی نگهش داریم
واقعا دارم از پا درمیام . شوهرمم راضی ب بردن خانه سالمندان نیست . بهشم میگم میدونم احساس شرمندگی میکنه . چیکار کنم بخدا منم دارم دچار بیماری اعصاب میشم