خانما باور کنید سه سال عروسی کردم یکبار نبوده دعوا کنیم و سر مادر و خواهرش نبوده باشه اصن ما مشکلی نداشتیم
حالا بگم مادرشوهرم یقرون درامد نداره ولی پنج تا پسر و پنج تا دختر پولدار داره ما هم وضعمون بد نیست ولی بقیه یه پاپاسی به مادرشون کمک نمیکنن تازه همیشه هم میرن مهمونش دست خالی
حالا شوهر من کللل خرج رو میده کل پوشاک خوراک دکتر دوا و حتی وسیله میخره در حد صدمیلیون
حالا از رفتارهای خود مادر بهتون بگم رک و علنی میگه من از هیچ بچه ای جز شماها توقع ندارم اونا خرجشون زیاده (اخه برادرشوهرام مدام خونه وماشین عوض میکنن بدهکار میشن ولی ما تو همون الونک خودمونیم اینا میکن شما بدهکار نیستین)
دردم بیشتر از اینه که مادرشوهرم مدام از شوهرم میخواد هوای دختر و پسراش بخصووص دختراشو هم داشته باشیم این دیگه روانیم کرده
علنا همه مسافرت ها مهمونی ها جشن های خانوادگی خانوم میگن سوار ماشین هیشکی نمیشم فقط جلوی ماشین ما سوار میشه من میرم عقب
بعد جاریهام جلو میشینن تخمه میشکونن النگو زیاد میکنن مستقلللل
و از همه بدتر این حمایت مالی راه دخالت همه چی رو براشون باز کرده تو بچه دار شدن نشدن خواب همه چی دخالت میکنن
منم اصلا مظلوم نیستم زورم نمیرسه به شوهر بچه ننه ام وگرنه به شوهرم رک میگم ننه ات مفت خور و اویزون و بکن در این حد حرمت ها از بین رفته
الان کینه ای شدم پر از خشمم اصن اسم مادرشو میاره دلم میخواد اتیشش بزنم
نکید زیاد خرج کن و اینا که جواب نمیده نزول کنه برا ننه اش کم نمیزاره
اها اینم بگم من یک سر سوووزن بیشتر از بقیه احترام ندارم اونا میگن پول پسر و داداشمونه عروس چیکارست!!!