تقریبا همه دیگه فهمیدن رفتارهاشو ،اونقدر زیاد بودن کاراش که نمیتونم بگم
از نگاهاش گرفته تا تفاوت رفتارش با من و بقیه
از خوشتیپ ترین پسرای ورودیمونه پسر خوبیه ولی مغروره با هیچ دختری صحبت نمیکنه و تنها دختری که همیشه منتظر میمونه همراهیش کنه آخر کلاس یا خودش از هرگوشه کلاس باشه میاد برای سلام و احوالپرسی منم
کل کلاسها میخکوب منه و وقتی سرمو بچرخونم محاله نگاهش رو من نباشه و دوستام همیشه میگن خوشبحالت که یکی اینجوری نگاهت میکنه
جلو هیچ کس چه رفیقاش چه استادا دستشو رو سینش نمیذاره ولی کافیه منو ببینه از ده متری هم سلام میکنه و این حرکتو میکنه
امروزم آخر کلاس یه دستش رو سینش بود و با یه دستش که دراز کرده بود بهم اشاره داد که من جلوتر از خودش برم
نمیدونم این تفاوت رفتاری که با من داره نسبت به بقیه خوبه یا نه
ولی نمیدونم چرا نمیاد جلو حرفشو بزنه و خلاص کنه خودشو
قبلا یکماه پیش یبار البته اومد جلو حرف بزنه که من استرس گرفتم و به یه بهونه ای پیچوندم و خودش فهمید
انگار فهمیده از اونایی نیستم که یهو جواب بدم و نیاز به شناخت از طرف مقابل دارم و داره با برخوردش باهام و احتراماش اینو بهم اثبات میکنه
بنظرتون همینه؟ اگه نه قصدش چیه؟
تقریباً الان یکی دوماهی میگذره که اولین بار غیرمستقیم علاقشو نشون نشون داد
ممکنه دنبال رابطه جدی باشه با این برخورداش؟