نمیدونم قوی هست یا نه
میشه بگی کسی که تو دوسش داشتی چرا این همه از بودنش و اوکی شدن باهاش ترس داشتی
چون معمولا ادم درست زندگی ما اینقدر مارو حس ناامنی نمیرسونه
بلکه بهمون حس امنیت و آرامش مطلق میده
استادم بود و ارتباط های مشترکی ک بود ایجاب میکرد
بنا به این دلیل ک همه ی دخترا سعی دارن نزدیک بشن
ترجیح دادم دور بشم چون نمیخاستم مثل بقیه باشم
اونم با رفتارش منو مطمئن کرد ینی از دستش در میرفت گاهی
برا همین انگار بین حفظ فضای رسمی و درگیر نشدن احساسی گیر بود
گاهی سرد گاهی گرم
و نمیخام ضربه بخورم فقط این نگفته موندن اذیتم میکنه
از حرفات میتونم بفهمم دختره عاقل و فهمید ای هستی
و احتمالا تا حالا خیلی تلاش کردی دل به کسی نبازی
نمیدونم وایب بدی ازش نمیگیرم
اما گاهی ما چون خودمون به کسی حس خوب داریم رفتاراشو اونطور که دوست داریم تعبیر میکنیم و ممکنه با واقعیت فرق داشته باشه
اما به قول یکی از حس هیجکی مطمئن نباش تا با مامان باباش و گل و شیرینی نیومده خواستگاری
کلا همونطور که تا به حال فک کردی همون درسته
و میگن به وایب اولیه ای که از آدما میگیرید اعتماد کنید
وایب اولت ازش چی بود ؟
اخه من مخالف اینم هر کی تلاش کرده میشه
این ی شعار الکیه ب نظرم برا شغلهایی ک مصاحبه داره اخه ما جون میکنیم تلاش میکنیم ولی مصاحبه هم تلاش میکنیم ی عده حروم خور رد میکنن چون پارتی نداری ب تلاش نیس همش ب خدا
نمیدونی چقد خستم از جنگیدن کاش دیگه نوبت ما بی کسا هم بشه کاش خدا این دفعه نتیجه تلاشمون بده خدا ازهر کی حق میخوره نگذره ک هعی باید تلاش کنیم و ب در بسته تو مصاحبه بخوریم
وایب اول یه پسر سر بزیر و مهربون وایب خوب ینی تو نگاه اول جذاب نبود مهربون بود برام
بعدها ک باهاش بیشتر اشنا شدم یه مرد لجباز مغرور و دیدم
و باهام راحت نبود،همیشه این معذب بودنه وجود داشت،فقط فرق من با بقیه این بود موضعش مقابلم بالا نبود
اما من شاید شیش یا هفت ماه اجازه ندادم به خودم ک بهش فکر کنم دیگه اخرا نمیدونم چیشد
و خب فاصله گرفتم چون ترسیدم
و همیشه مطمئن بودم به این راحتی نمیاد،شاید هیچوقت نیاد
میتونی بگی چه وایبی ازش درمورد خودم میگیری؟حال و هواش،احساسش،دلتنگی،بیخیالی
