هیچوقت فرصت نکردم به این علاقهم از بچگی پر و بال بدم چون هیچ آموزشگاه خوبی اطرافمون نبود و همیشه تو دلم موند و بعدها هم مشغلههای زندگی مجال نداد برم سمتش
فکر میکنم تنها راه به زبون آوردن دردهای درونیم هست و موسیقی
ولی از بینشون نقاشی رو انتخاب کردم شما چطور چه حسی دارید تو چه سطحی بلدید کجا رو پیشنهاد میکنید چه توصیهای دارید بگید در کل
عاشقش بودم از بچگی یه استعداد درونی داشتم
بدون کلاس و چیزی کلی طراحی میکردم
همه میگفتن اگه ادامه بدی موفق ترین میشی تو این رشته ولی حتی کلاس هم نرفتم ۴۰۵ یه فکرایی براش دارم امیدوارم بشه
داداشمم خیلی نقاشی دوست داره و زیاد میکشه کلا انگار ذاتی هست از سه سالگی نقاشی هایی میکشید که اصلا بهش نمیخورد مال پسر سه ساله باشه ... منم تو داستان نوشتم خیلی خوب هستم اما صد حیف که تو شهرستان زندگی میکنم و نتونستم ادامه بدم
لطفا نزار برات حسرت بشه نقاشی مثل روح دوباره و امیده خودت برو دنبالش نیاز نیست بری کلاس و .. چون واقعا پول الکی میگیرن
منم از بچگی دیوانه وار نقاشی و موسیقی رو دوس داشتم،ولی خب دهه شصتی بودم و امکانات کم و محرومیت
هنووووز مرگبار دلم میخوادشون و فرصتش رو ندارم و خب هزینه اشم بالاست
چه خوووب حتما میشه چرا که نه بهترین میشی
من راستش یه همسایه داشتیم بچگیم منو میبرد خونهشون انقدر چهرههای خوشگل طراحی میکرد منم زود یاد میگرفتم مثل اون همهش تکراری همونو میکشیدم کاش از بچگی میرفتم
ولی الآن بدون اینکه بدونم اصلا استعداد دارم یا نه به خاطر آرامش درونیم و علاقهم به دنیای رنگها دلم میخواد امتحانش کنم
اون دیگه استعداد داره و باید پیگیری شه به شکوفایی هر چه تمام برسه
منم نوشتنم خیلی خوبه داستان نویسی که عالیه از هوش مصنوعی راهکار بگیر بدون امکانات هم میشه وقتی علاقه شدید باشه
یادمه مامانم گازش رو که فر داشت انداخت دور و کل آشپزخونه رو کابینت کرد و جایی برای فر در نظر نگرفت من همیشه از بچگی دلم میخواست مثل یکی از عمههام کیکهای فوقالعاده درست کنم بوی زندگی میداد عمهم و خیلی شیک پوشم بود از بچگی موند تو ذهنم و محدودیتها باعث نشد کیک درست نکنم به جایی رسیده بودم تو قابلمه که حالت فر دستساز درستش کردم ۸۰ درصد کیک و شیرینیهارو بدون فر درست کردم که عمهم به اون مرحله نرسید 😀 ا درست کردنش لذت میبرم فقط اونم گاهی خصوصا نون حجیم
